جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

خوانش کتاب «حکایت های خواندنی منطق الطیر عطار» در قم

روایت کارگاه از زبان تسهیلگر باغ بیدار

کتابی که ما در دومین کارگاه باغ بیدار، در قم ارائه دادیم، کتابی به اسم «حکایت های خواندنی منطق الطیرعطار» بود که آقای محمد کاظم مزینانی آن را بازنویسی و نشر پیدایش آن را چاپ کرده است.

در ابتدا من یک توضیح کوتاه میدهم درمورد اصل کتاب منطق الطیرعطار. این کتاب یک منظومۀ  عرفانی است که با استفاده از تمثیل میخواهد مراحل عرفان را به ما آموزش دهد. عطار برای رسیدن به منتهای عرفان، هفت منزل، هفت وادی و یا هفت شهر را به ما نشان میدهد.  یک انسان برای اینکه بخواهد در مراتب عرفانی بالا برود، باید از این ها گذر کند. معنای خود کتاب منطق الطیر که یک واژه‌ی عربی است، به معنای زبان مرغان یا زبان پرندگان است. داستان این کتاب به این صورت است که روزی عده‌ای از پرندگان تصمیم می‌گیرند بروند و برای خودشان پادشاهی انتخاب کنند. آنها طی فرآیندی به این نتیجه می‌رسند که باید سیمرغ را انتخاب کنند. برای اینکه بتوانند مسیر طولانی تا سیمرغ را بپیمایند، به یک راهنما نیاز دارند. بنابراین پرنده‌ای به اسم هدهد را از میان خود انتخاب می‌کنند تا راهنمای آن‌ها بشود و این هفت مرحلهٔ ‌عشق را آغاز می‌کنند. از تعداد زیاد پرندگان در ابتدای سفر، تنها سی مرغ به آنجا میرسند.

این کتاب را من به همراه دوستانم، ارائه کردم. من از بچه‌ها درخواست کردم هر کدام از آن‌ها نقش یک پرنده را بر عهده بگیرند بعضی داوطلب شدند و هر کدام از آن‌ها، نقش یک پرنده را بازی کنند و دیالوگ مروبط به آن پرنده را بخوانند. در کتابی که ما ارائه دادیم، یعنی کتاب بازنویسی شده  توسط آقای مزینانی، اشعار اصلی در کتاب آمده و در کنار آن توضیحات آقای مزینانی به زبان ساده و فارسی امروزی که برای بچه‌ها قابل فهم باشد هم وجود داشت؛ در واقع ایشان این اشعار را به فارسی امروزی ترجمه کرده‌اند. بچه‌ها آن قسمت‌هایی را که شعر نبود می‌خواندند و حتی بعضی از آن‌ها شعرها را هم می‌خواندند. یعنی توانایی خواندن شعر ها را داشتند. البته به آن‌ها گفتم که اگر دوست دارند، می‌توانند شعر ها را هم بخوانند و لزومی به این کار نیست، چون تصور من این بود که ممکن است برای بچه‌ها سخت باشد و آن‌ها دوست نداشته باشند در خواندن اشعار همراهی کنن. با این حال بسیاری از بچه‌ها توانایی شعر خواندن را داشتند.

من مجری این جلسه بودم و از بچه‌ها سوال میکردم. به عنوان مثال به هر پرنده‌ای که می‌رسیدم، از بچه‌ها سوال میکردم که چه کسی میخواهد نقش این پرنده را برعهده بگیرد. بچه‌ها خودشان دست بلند میکردند، یا اگر کسی داوطلب نمیشد، خودم یک نفر را انتخاب میکردم و شخص انتخاب شده، آن قسمت از کتاب را میخواند. اگر من فکر میکردم که آن قسمت، سختی خاصی  دارد، توضیح بیشتری می‌دادم؛ یا در مورد آن از بچه‌ها سوال میکردم. گاهی هم خود بچه‌ها در مورد آن بخش  نظری می‌دادند و یا سوالی می‌پرسیدند. خلاصه در مورد آن قسمت و آن پرنده صحبت میکردیم و بعد سراغ پرنده و دانش آموز دیگر می‌رفتیم تا این قسمت را برایمان بخواند. دو دوست دیگرم، توضیحات بیشتری در مورد کتاب می‌دادند. چون این کتاب یک کتاب عرفانی است و مفاهیم عرفانی دارد، کار دوستانم این بود که به عنوان مثال اگر به یک قسمتی میرسیدیم که سخت بود، یا معنای سختی داشت و یا واژه‌ای داشت که یک کلید واژهٔ عرفانی بود، دوستان توضیح اضافه میدادند که در کتاب نیامده بود. یا اینکه اگر یک قسمت از شعر سخت بود، دوستان آن قسمت را میخواندند. از نظر من جلسه خوبی شده بود و بچه ها در قم بسیار خوب مشارکت می‌کردند. بعضی از بچه‌ها بیشتر از یک بار خواندند و من از سطح جلسه با توجه به سن بچه‌ها بسیار راضی بودم.

لینک کوتاه مطلب:

https://alefbayefarda.ir/?p=4078

مطالب مرتبط

باغ بیدار
محمد ابراهیم خانی

معرفی کتاب جمجمک برگ خزون

نویسنده: نفیسه حکمت   کتاب «جمجمک برگ خزون» نوشتهٔ محمد هادی محمدی، اثری برجسته در حوزهٔ ادبیات کودک و نوجوان است. این کتاب در قالب

ادامه مطلب »