جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

رادیو هسته سخت انعکاس صدای کارگاه های هنرمند درون

مقاله حاضر گزارشی است از کارگاههای هنرمند درون که حاصل همکاری نزدیک مرکز مداد (مرکز دراماتورژی ایرانی دوبال ) با موسسه دارالاکرام می باشد.
این کارگاهها بصورت هفتگی و برای مددجویان درمکان هایی نزدیک به محل سکونتشان و برای مددکان و همیاران در محل شعبه تهران منعقد می گردد.
برگزاری منسجم این کارگاهها از اردیبهشت 98 آغاز گردید و فصل اول آن در پایان تیرماه 98 به پایان رسید.
هدف از این گزارش ثبت و انتقال دانش و تجربه ای است که تعامل با مددجویان و والدینشان حاصل گردیده است.
گزارش حاضر با این رویکرد تدوین شده است که برای خیریه هایی که مایل هستند حرکتهایی مشابه آنرا آغاز نمایند، راهنمای های خوبی فراهم آورد.
در این کارگاهها از روشهای کارگاهی، آموزش مبتنی بر مشارکتِ در کشف، بازگشت به خویشتن، بازگشت به اصل (یا تاویل) روشهای گروهیِ نوشتن و … استفاده گردیده است . این کارگاهها همچنان در حال برگزاری است.

هدف چیست؟

(چشمه های وجود)
چه چیز ما را و بچه های مستعد را از سیلاب ها حفظ خواهد نمود؟
در فضای اجتماعی پرآسیب امروز همواره درمعرض این هستیم که هویت مان را از دست بدهیم. و مانند هزاران آدم دیگر بشویم، در میانه انبوه فشارها بکلی ناپدید شویم و عزت نفسمان پایمال شود. این خطری است که بچه های مستعد را تهیدید می کند که نتیجه آن خشکیدن استعداد و باروریِ آنان است. به این ترتیب نه کرامت نفسی باقی می ماند و نه شخصیتی.

چگونه میتوانیم در مقابل این جریان ایستادگی کنیم؟ چگونه بچه ها را مجهز و توانمند کنیم؟
این همان هنر ناب است که به آن نیاز داریم. هنر ناب از درونِ ما می جوشد. و با آگاهاندن خود، ما برمحیط اطرافمان مسلط می نماید.
اگر هنر زندگی کردن از درون کسی بجوشد، این چشمه به سادگی خشک نخواهد شد و این جوشش، او را در همه سختی ها و سیلاب ها یاری می کند.

چه بهتر که از خودمان شروع کنیم. اگر مددکاران ملوانان کشتی هستند و قرار است حمایت از بچه های مستعد را در این دریای طوفان زا برعهده بگیرند باید اول از خود شروع کنند. چشمه ای که از درون می جوشد، تا هرزمان سرریز می کند و دیگران را سیراب می نماید.
پس بگذاریم تا خورشید بتابد و آسمان آبی خاک وجودمان را سرشار از باروری و رشد و نمو نماید. تا زمانی که چشمه ها بجوشند و باروری و زندگی را به ارمغان بیاورند.

روش

در این کارگاهها چه روی می دهد ؟
در این کارگاه ها مددجویان تجربه ی جدیدی خواهند داشت، این تجربه جدید بسته به رویدادی است که در این دو ساعت جلسه روی میدهد و تمام تلاش طراح کارگاه این است که رویدادی تازه را طراحی نماید. این تجربه جدید می تواند یک دیدگاه جدید باشد یا تجربه یک تغییر یا اصلاح. یا دریچه ای که به دنیایی تازه باز می شود.

آیا خود مددکاران و همیاران هم نیازمند این کارگاهها هستند؟
برگزاری این کارگاهها برای مددکاران و حتی همیاران چند تاثیر مهم دارد. حقیقت آن است که هرکس در هر مرحله ای از زندگی یا جایگاه به تغییر یا اصلاح نیازمند است. کودک درون و زن درون هرکس نیازمند توجه و رسیدگی است و این مسئله به سن و سال و تجربه مربوط نمی شود. و دائما لازم است پرورش یافته و گره های درونی آن حل شود.
مددکاران و همیاران هم از این قاعده مستثنی نیستند و آنها هم در مراقبه ی دائمی نیازمند رسیدگی به موارد درونی و لایه های وجودی خود می باشند.
پس این کارگاهها باید برای رده های سنی بالاتر ( که قاعدتا مددکاران و همیاران در آن قرار دارند) به نوع دیگری برگزار شود.

نگارش
سامرست موآم رمان نویس آلمانی می گوید “هیچکس نمی تواند خود را پشت نوشته هایش پنهان کند”
باید در نظر گرفت که نوشتن مانند آینه عمل می کند. ما در نوشتن نگاهی به خودمان می اندازیم و لایه های وجودی مان را مورد بازبینی و بررسی قرار می دهیم.

کارگاه آزاد سازی نویسنده درون
در کارگاه آزاد سازی نویسنده درون بوسیله نوشتن یک مراقبه جمعی را تجربه می کنیم. و می آموزیم که چگونه می توانیم دائما خودمان را بررسی کنیم و راه اصلاح را در پیش گیریم.

کارگاه هنرمند درون
در کارگاه هنرمند درون مخاطب در یک حرکت جمعی که یک سوال تحریک آمیز آغاز می شود موضع خود را نسبت به مسئله اصلی کارگاه مشخص می کند. سپس با استفاده از روشهای تئاتری این امکان فراهم می شود تا آنچه او به زبان آورده است در عمل به محک آزمایش و گاها قضاوت دیگران قرار دهد. اجرای صحنه ای مشارکت جمع را بر می انگیزد و همینطور دیدگاههایشان را به چالش می کشد.
در این صحنه تئاتر که فرقی با صحنه واقعی زندگی ندارد، هرکس با دنیای خود وارد می شود و می تواند خود را اثبات کند. گاهی شرکت کننده ای با عقیده خود تنها می ماند و جمع سوی دیگری می رود. در عین حال ممکن است پافشاری شرکت کننده جمع را قانع کند تا به راه او باز گردند. گاهی هم مواجهه دو دیدگاه در صحنه تئاتر درچه ی تازه ای بر دنیاهای مختلف باز می کند.

اردوها
پس از آنکه مددجویان جلسات کارگاه را لمس کردند، همان تجربه جمعی که در حلقه کوچکی از همسالان انجام می پذیرفت مبدل به یک راهپیمایی جمعی یا … می شود که بخشی از آن بازگشت با اکسیر تلقی می شود. مددجو با اکسیری که در جلسات متعدد کارگاه آنرا به انواع محک ها زده است وارد صحنه پر تنش جامعه می شود تا خود را اثبات کند. به زبان دیگر اردوها تجربه ای جمعی هستند که در شرایطی خیلی نزدیک تر به زندگی روزمره روی می دهند. و همینطور دیدگاه متفاوتی را به شکل کاربردی تر بدست می دهند.

روش های جمعی
نباید از نظر دور داشت که این کارگاهها روشهایی جمعی را پیش روی شرکت کنندگان خود قرار می دهد. و به طور طبیعی اعضای آن جلسه در شکل دهی به جمعی متناسب سهم بسزایی دارند. همچنین باید از همان جلسات ابتدایی برای شرکت کنندگان این موضوع حل شود که نیاز دارند به جریان طبیعی جمع تن بدهند و در مقابل آن فروتنی پیشه کنند.
در هر کارگاه یک تسهیلگر بهمراه یک مددکار شرکت می کنند. سعی شده است مکانی را برای برگزاری کارگاه در نظر گرفته شود که به محل زندگی بچه ها نزدیک باشد. همچنین با حضور فیلمبردار یا بدون فیلمبردار و با دوربین ثابت و رکوردر صوت مستندات جلسه حفظ می شود.
زمان جلسه حداکثر دوساعت پیش بینی شد.

تسهیل گران و مددکاران
تسهیل گرانِ این کارگاه ها باید تجربه شرکت در دوره های آشنایی با خویشتن شرکت کرده باشند و بتوانند برای شکل گیری تمرکز و کنشهای وجودی حمایت لازم را به عمل آورند. همچنین لازم است این کارگاه ها با حضور مددکاران انجام پذیرد. زیرا مددکاران ملاحظات مربوط به مددجویان را بخوبی می دانند و اگر موارد حساسی پیش بیاید آنها می توانند مانع بروز آسیب های احتمالی بشوند. مانند آنکه حضور در جمع یا یادآوری داستان خاصی برای مددجو مناسب نباشد. و یا در این جلسات فضایی پیش می آید که مددجویان با بخشی از گره های درونی خود مواجه بشوند و یا ریشه مشکلی را در مسیر تمرینها بیرون می ریزند. و حضور مددکار در این مراحل کمک می کند تا بتواند بخوبی شرایط حمایتی لازم را برای مددجو فراهم کند.

شکل اجرا

گام مقدماتی (24 بهمن 97)
اجرای کارگاهها با برگزاری یک جلسه مقدماتی برای مددجویان در شهرستان اسلامشهر آغاز شد. این جلسه مقدماتی اطمینان گروه را برای طراحی و برنامه ریزی دوره بیشتر کرد. این جلسه در تاریخ 24 بهمن 97 در دارالقران شهرداری اسلامشهر برگزارش گردید.

گام اول ( 11 اردیبهشت 98)
پس از جلسه مقدماتی بچه ها بر اساس محل زندگی و سنشان به گروههایی تقسیم شدند. محل زندگی بچه ها با توجه به مشکلات رفت و آمد در تهران از اهمیت بالایی برخوردار است. این گروهها به تهران، رباط کریم، اسلامشهر تقسیم شدند.
از آنجائیکه شروع این مجموعه با ماه مبارک رمضان همزان شد محدودیتهایی وجود داشت و گاها باعث می شد که برخی از شرکت کنندگان در کارگاه شرکت نکنند.
این کارگاه ها برای بچه های کلاسهای هفتم، هشتم، نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم برگزار می گردید و در موارد خاص کلاس ششم هم می توانستند شرکت کنند.
به دلیل تعداد زیاد مددجویان، این کارگاهها بصورت دو هفته یکبار برنامه ریزی شد و با توجه به اینکه در شهرستان اسلامشهر و رباط کریم و غیر آن هرکدام 30 نفر در کلاسهای هفتم تا نهم و 30 نفر دهم تا دوازدهم هستند در هر شهرستان دو گروه در رده سنی پائین تر (هفتم تا نهم) و دو گروه در رده سنی بالاتر ( دهم تا دوازدهم ) تعیین شد. کارآیی جلسات برای 15 نفر به شدت کاسته می شد.
برگزاری هفتگی کارگاهها از روز چهارشنبه 11 اردیبهشت 98 آغاز گردید. و بصورت هفته ای یک جلسه پیگیری شد. همزمان جلسات مددجویان ( کارگاه آزادسازی نویسنده درون) هماهنگ و اجرا گردید.

گام دوم (اول تیرماه 98)
تقریبا پس از دوماه و با ورود به فصل تابستان بسیاری از بچه ها مشغول به کار شدند و یا به شهرستانهای زادگاهشان رفتند. و همچنین با عبور از فصل امتحانات بخشی از بچه ها در کارگاه ها را شرکت نمی کردند. پس گروه تهران به ساکنین مرکزی، شهرقدس و فرحزاد تقسیم شدند.
همچنین برگزاری دو هفته یکبار باعث می شد که بچه ها کارگاه ها را به مثابه یک برنامه ثابت هفتگی به حساب نیاورند و هر جلسه نیازمند تماس تلفنی و یادآوری باشد. پس در این مرحله برنامه را به این صورت عوض کردیم که مکان و زمان برگزاری کارگاهها و شرکت کنندگان جلسات هفتگی ثابت شد.

مسائل مربوط به اجرا

مسئله عنوان کارگاهها
در ابتدا این کارگاهها با عنوان “دورهمی” یاد می شد. دلیل این نامگذاری ناآشنایی عمومی با اصطلاح هنرمند و هنر است. حتی این امکان وجود داشت که بین کارگاه هنرمند درون با کلاس آموزش نقاشی اشتباه پیش بیاید. و توقع نادرستی از کارگاه داشته باشند.
اما بعد از دو ماه به مرور اعلام شد که این مجموعه “کارگاه هنرمند درون” نام دارد. …

مکان کارگاه
شرکت کنندگان بصورت دایره ای در کارگاه می نشینند. بهتر است مکان برگزاری کارگاه مفروش باشد. زیرا امکان انجام جلسات با تحرک بالا را فراهم می نماید. همچنین در آوردن کفش در بیشتر مواقع باعث خستگی کمتر می شود.

مسئله والدین
یکی از مسائل قابل توجه در این تعامل، ارتباط با والدین مددجویان و همچنین مسئله حضورشان در این کارگاهها و شرکت یا عدم شرکتشان در سیر کارگاه است. در شعبه تهران به دلیل دوری مسیرها و امنیت پائین در بسیاری از مناطق شهری، برخی از مددجویان بهمراه والدینشان در محل برگزاری کارگاه حاضر می شدند.
اما حضور والدین در هنگام برگزاری کارگاه خالی از اشکال نیست زیرا بسیار محتمل است که درگیر تمرینها و روشهای کارگاهی نشوند و روند کارگاه را دچار مشکل کنند.
ابتدا به والدین اجازه داده می شد تا حاضر باشند با این شرط که اجازه بدهند بچه ها حرف بزنند و از طرفی اگر تمرین جمعی انجام گرفت همراهی کنند. اما با گذشت زمان عدم حضور والدین ترجیح داده شد. در نتیجه به ایشان تذکر می دادیم که هنگام شروع کارگاه فرزندانشان را تنها بگذارند.
خطر اصلی حضور والدین در کنار فرزندانشان این است که فرزندان برای هر نوع اظهار نظر یا کنشی خود را زیر سایه والدین احساس کرده و به اندازه کافی راحت نبودند. اما در کل نباید این مسئله را از نظر دور داشت که بسیاری مواقع فرزندان قربانی شرایطی هستند که والدین در آن قرار گرفته اند. و در بعضی مواقع احساس می شد که والدین بیش از فرزندان به چنین کارگاههایی نیاز دارند.
اما طراحی این کارگاهها با این فرض است که والدین در آن شرکت ندارند. زیرا به غیر از اختلاف سنی که ما بین فرزندان و والدین مانع روند کارگاه می شود، احساس مسئولیت والدین نسبت به فرزندان مانع جدی دیگری است که اجازه نمی دهد در طول کارگاه والدین به خودشان ( و صرفا خودشان) توجه کنند.

مسئله فیلمبرداری
برای مستندسازی این جلسات علاوه بر گزارشی که تسهیل گر و مددکار از هر جلسه کارگاه تهیه می کند، تصویر برداری از جلسه و گرفتن عکس و ضبط صوت جلسه بسیار ضروری است. برنماه منظم هفتگی برای تدوین و آرشیو فیلمهای ضبط شده.
اما مقاومتی در هرکس وجود دارد برای آنکه از گرفتن تصویرش امتناع کند. اولا پایبندی به حفظ حریم انسانها، علی الخصوص کودکان مسئله ای حساس است طوری که هیچ نوع سهل انگاری قابل چشم پوشی نیست. برای گرفتن تصویر از این کارگاه ها لازم است که فیلمبردار مانند یکی از اعضای جلسه در کارگاه بنشیند. فیلمبردار لازم است تا با دغدغه کارگاه بخوبی آشنا باشد. و لازم تر آن است که به هیچ عنوان دوربین (یا فیلمبردار و دوربینش) خود را سوار بر جلسه یا شکارچی لحظات جلسه نشان ندهند.
و این امر هم ضروری است که تهیه فیلم و عکس از این کارگاه ها صرفا به جهت مصرف داخلی خیریه باشد و با هدف مستند سازی تهیه شود. اگر قرار باشد تصویری از جلسه انتشار عمومی یابد، نباید هیچ چهره ای در آن واضح باشد.
البته اجرای کارگاههای هنرمند درون توسط مرکز مداد به گونه ای انجام می گیرد که از ابتدا شرکت کنندگانی به غیر از کودکان تحت پوشش خیریه حضور داشته باشند. این امر باعث می شود که برگزاری کارگاه برای بچه ها یادآور وجه تمایزشان با جامعه نباشد و آنها را متوجه آسیبهایشان نکند.

همکاری با دارالاکرام
لازم به ذکر است نظم جدیدی که کارگاهها پیدا کرد ناشی از تعاملی بود که با همکاری بسیار نزدیک و قابل ستایش مددکاران شعبه تهران (که بی دریغ آنرا در اختیار مرکز مداد قرار می دادند) و گروه تسهیل گران مرکز مداد با مددجویان و شرکت کنندگان این کارگاهها از 24/11/97 الی پایان تیرماه 98 انجام گرفت.

آمار

اردیبهشت و خرداد
در دو ماه اردیبهشت و خرداد با تعطیلی یک جلسه، هفت کارگاه آزادسازی نویسنده درون برگزار شد. با شرکت سه مددکار و یک همیار بصورت ثابت و شرکت پراکنده بعضی مددجویان تهران و برخی همیاران.
در این دو ماه 5 کارگاه هنرمند درون در شهرستان رباط کریم با شرکت متوسط 10 مددجو( حدقال 5 نفر و حداکثر 16 نفر )
در اسلامشهر بعد از جلسه مقدماتی یک کارگاه برگزار شد با شرکت 15 نفر.
و در تهران 2 کارگاه برگزار شد با شرکت 8 نفر
با شروع فصل تابستان کارگاه تهران دچار افت جدی شد. به دلیل سفر مددجویان به شهرستان و یا شاغل شدن بسیاری از آنان. با ریزش شرکت کنندگان تهران تصمیم گرفته شد زمان کارگاه مرکز به دو محله مختلف داده شود. پس مسجد قائم فرحزاد و اداره کل ارشاد شهرقدس به برنامه کارگاه ها اضافه شد.

نظم جدید
نهایتا در تیرماه نظم جدیدی برای کارگاهها در نظر گرفته شد. زمان و مکان کارگاهها بصورت هفتگی قطعی شد و به اعضای شرکت کننده بصورت قطعی اعلام شد. در پایان تیر، برای هر گروه، یک گروه مجازی ساخته شد.
در تیرماه با تعطیلی یک جلسه سه کارگاه در اسلامشهر تشکیل شد با متوسط اعضا 7 نفر (حداقل 3 نفر و حداکثر 9 نفر )
در رباط کریم برگزاری کارگاهها با چند مشکل مواجه شد و سه جلسه کارگاه با متوسط اعضا 6 نفر ( حداقل 5 نفر و حداکثر 7 نفر ) برگزار شد.
کارگاه آزادسازی نویسنده درون 4 جلسه برای سه مددکار و یک همیار و شرکت پراکنده همیاران دیگر برگزار گردید.
در تهران یک کارگاه برگزار شد با شرکت 5 نفر . در فرحزاد 2 کارگاه برگزار شد با شرکت متوسط 5 نفر ( حداقل 3 و حداکثر7 نفر) در شهر قدس 2 کارگاه برگزار شد با شرکت 9 نفر.
جدول برگزاری کارگاههای هنرمند درون پیوست همین گزارش است.

دست‌اندرکاران

مدیریت این پروژه بر عهده اقای جواد قدوسی از اعضای محترم باشگاه اندیشه است.
مسئول هدایت و مربی گری کارگاه آزادسازی نویسنده درون برعهده آقای احسان عظیمی بود.
و تسهیل گران کارگاههای هنرمند درون آقایان رضا رحیمی فرد، علیرضا بنیادی و محمد جواد قدوسی هستند.

همچنین همکاری بسیار نزدیک، صمیمی و بی دریغ مددکاران شعبه تهران موسسه دارالاکرام خانمها شیرین قاسمی و سحر سعیدی و آقای محمد رضایی و همیار محترم شعبه خانم شهرزاد فرشید خانی قابل توجه و ستایش است.

تا جایی که اگر این گروه چنین فضایی را برای همکاری فراهم نمی کردند امکان برگزاری و تعامل با مددجویان پیش نمی آمد. همچنین همکاری ریاست شعبه تهران موسسه دارالاکرام سرکار خانم فاطمه قدوسی و فضایی که برای پیشبرد این کارگاهها فراهم نمودند باعث شد تا غلبه بر موانع امکان پذیر باشد.
در این کارگاهها آقای علی قدوسی به عنوان فیلمبردار گروه راه همراهی می کردند. و در مواقعی که دو کارگاه همزمان می شد یک کارگاه با یک دوربین ثابت تصویربرداری می شد.
تدوین و تهیه خروجی های ویدیویی توسط خانم زهرا شمس بخش در استودیوی اختصاصی شرکت دوبال صورت می گرفت.

لینک کوتاه مطلب:

https://alefbayefarda.ir/?p=347

مطالب مرتبط