گزیدهای از روزنامۀ شکوفه؛ دومین نشریۀ زنان در ایران
نویسنده: حسنی صالحی
یکی از منابع پژوهشگران تاریخ، اسناد مکتوب است و از آن میان، جرایدی که در هر دوره منتشر میشده است. انتشار متن این اسناد منافع بسیار دارد. اولاً خوانش پالوده و پیراسته از متن در اختیار کسانی قرار میگیرد که محتوا را میپژوهند. ثانیاً مقدمههایی که بر این کتابها نوشته میشود حاوی نکات مربوط به زمان چاپ اسناد و حاوی اهم نقطهنظرات پدیدآورندگان آنهاست. سوم و شاید از همه مهمتر، ارتباط گرفتن مخاطب امروز با محتوای خلق شده در دورههای تاریخی گذشته است. این کار را اگر ناشران با دقت انجام دهند، باعث دریافت و درکی عمیق و رضایتبخش از تاریخ خواهد بود. جریدۀ فریده کتابی است که به خوبی حق این مطلب را ادا نموده است.
در متن کتاب نامههایی که مخاطبان به روزنامۀ شکوفه مینوشتند آمده است. «جریدۀ فریده» لقبی است که بعضی از آن مخاطبان به نشریه دادهاند، به جهت تمجید و تعریف از مقام و عملکرد نشریه. اکنون پس از صد و ده سال از انتشار آن جریده، در هنگام انتشار متن گزیدۀ آن به شکل کتاب این نام بر کتاب گذاشته شده تا بلکه نشان از شأن و رتبۀ آن باشد. فریده در عربی به معنای یگانه و بیهمتاست و جریده هم که به معنی نشریه است. در فارسی رایج سدۀ قبل این جور ترکیبات عربی فراوان بهکار میرفت. همچنانکه کاربرد کلمهها و ترکیبهای فرنگی به رسمالخط فارسی رایج بوده، مثلاً تزریق را مینوشتند انژکسیون یا صرفهجویی را مینوشتند علم اکونومی. با خواندن متن این نوشتهها میبینید که فهمیدن فارسی سدۀ پیش که رسم خودش را داشته، شیرین است و دشوار نیست.
نشریۀ شکوفه دومین نشریۀ زنانۀ ایران بوده که از سال ۱۲۹۱ تا ۱۲۹۵ به چاپ میرسیده است؛ یعنی سالهای پس از مشروطه. در این دوهفتهنامه، هم مردان و هم زنان مینوشتهاند. بیشتر یادداشتها از مدیر مسئول نشریه، خانم مزینالسلطنه، است که سراسر با دغدغههای وطنپرستانه و نیکوکارانه سعی در ارتقای سطح دانش و بهداشت و رفاه عمومی ایرانیان و علیالخصوص برابری مردان و زنان و فقرا و محتشمین در بهرهمندی از امکانات زندگی داشته است. البته بهجهت جایگاه اجتماعی خانم مزینالسلطنه، که از نامداران و علیین مملکت بوده و در طبقۀ خواص جا داشته است، تلاشها و تذکرات بهناگزیر حالت و موضع خیّرمآبانه دارد. نشریۀ شکوفه پر است از عشق و سودای ترقی وطن و اصلاح فرهنگ و حفظ ثروت ملی ایران که به طرز بارز و غریبی برای شهروند امروز ایران قابل لمس است. این دغدغههای وطنپرستانه دایرۀ واژگان و میدان زبانی خودش را در جامعۀ آن روزگار یا لااقل در طبقۀ تحصیلکردگان داشته است. چنانکه در اسناد و متون دیگر مربوط به عصر مشروطه همین ترکیبات و واژگان را فراوان میتوان پیدا کرد که از قلمهای مختلف صادر میشده است؛ نوشتههایی متمرکز بر ارزشها و خواستهای جاری جامعۀ انقلابی در بحبوحۀ مشروطه، یعنی وطنپرستی و ترقی و استقلال و آزادی. درهای مملکت و دنیا به هم باز شده و ارتباط با جوامع موسوم به متمدنه و مترقیه، برقرار شده و سنجش وضعیت جامعه با معیارهای ممالک متمدنه و مقایسۀ وضعیت ایران با جوامع شرق و غرب ممکن شده بوده و صحبت کردن از آن میان روشنفکران رواج داشته است.
مدیرمسئول نشریۀ شکوفه، خانم مزینالسلطنه، مدیر دو مدرسۀ نوین دخترانه نیز بوده است. در برخی شمارههای نشریه گزارشهایی از کیفیت ادارۀ مدارس دخترانۀ کشور، تأسیس مدرسههای جدید و آمار فارغلتحصیلان و مراسم فارغالتحصیلی محصلان این مدارس در شهرهای مخنلف آمده است. در شهرهایی هم که به اندازۀ کافی مدرسه نداشتهاند، مزینالسلطنه مراتب اعتراض و تأسف را ابراز کرده است. مزینالسلطنه در بیشتر یادداشتهای خودش در مجله به امور تربیتی و بهداشتی (حفظالصحه) و به ترغیب و تشویق دختران به درس خواندن پرداخته است. او به هر استدلال منطقی و الگوی عینی مقبولی متوسل میشود تا مردم را به فرستان فرزندان دختر به مدرسه، دعوت کند. از معرفی الگوهای آموزشی و فرهنگی فرنگ، حتی در فقرۀ وطنپرستی و دلسوزی برای وطنشان، بسیار مثال میزند و زنان علّیه و فرهیختۀ ایران را دعوت میکند به استفاده از منسوجات تولید کشور خودمان تا بلکه مردم معمولی هم به ایشان تأسی کنند و با نخریدن منسوجات خارجی باعث رونق تولیدات و حفظ ثروت ایران شوند. او همچنین کار در حوزۀ پارچه و لباس را بهعنوان و شغل و هنری درآمدزا برای دختران جوان پیشنهاد میکند تا بتوانند کسب درآمد و استقلال در زندگی بنمایند. همچنین او زنان عرب را برای زنان ایران مثال میزند و به مقام علمی و اجتماعی آنها اشاره مینماید که معالاسف زنان ایران در این راه فرسنگها از آنان عقبند. یکی دیگر از مثالآوریهای جالب توجه در یادداشتهای مزینالسلطنه، روش زندگی ایلیاتیها و دهاتیهاست که بهمثابه الگوی خوب حفظالصحه برای شهریها مثال میزند. او اشاره میکند که زنان و مردان کوهوکمر به واسطۀ فعالیت بدنی بیشتر، سلامت بیشتری دارند و بچههای فقرا بهواسطۀ بزرگ شدن در کوی و برزن از بچۀ اغنیا سالمترند. مزینالسلطنه برای بهداشت عمومی و بهداشت زنان توصیههای اکیدی مثل وجوب آبلهکوبی و تربیت ماماهای باسواد برای نظارت بر کار قابلگان را مطرح میکند و تأکید دارد بر لزوم ترتیب نظامات منظمی برای عمومیسازی این امکانات.
در نوشتههای مزینالسلطنه انتقاد از طبقۀ شهری و از فرهنگ عمومی مردم ایران و تلاش بر بهبود تربیت و فرهنگ عمومی بسیار است. او دربارۀ نحوۀ درست تصمیمگیریهای سرنوشتساز دختران و والدین را نصیحت میکند به عجله نکردن تا در هنگام عروس کردن دختران دقت بیشتری به خرج داده شود و سرنوشت اجتماعی و فردی دختران به واسطۀ ازدواج شتابزده تباه نشود. او میگوید «زناشویی ایران مردهشویی است چون اساسش درست نیست». اینها امروزه هم حرفهایی مأنوس است.
جریدۀ شکوفه به روشهای مختلف جالب توجهی برای رساندن صدای محرومیت آموزشی زنان و برابریخواهی آموزشی و اجتماعی متوسل میشود. در یادداشتها، مزینالسلطنه از تعظیمات مفصله و تقدیم احترامات مخصوصه خدمت شاه و وزیر گرفته تا بعضی کنایه زدنهای شماتتآمیز به کلیت مسئولان و ردهداران دولت، کوتاهی نمیکند. در بخشهایی از نوشتههای او که دارد از حق زنان بر آگاهی و سواد دفاع میکند، از گلایه و شکایت از خلق خدا به کفرگویی خدا هم میرسد. او مینویسد: آیا کسی میتواند بگوید «در مبدأ فیاض بخل است، خداوند نمیخواهد که زنان چیز بفهمند و یا اینکه ترجیح مفضول بر فاضل را قایل باشد و بگوید جهل و نادانی بهتر از علم و دانایی است؟». او تا میتواند به صغیر و کبیر بابت سنگاندازی در راه علمآموزی زنان میتازد، اما حد و حدود مقامات رتبه یک مملکت را بهطور علیحده نگه میدارد! معلوم نیست از ترس عواقب امر است یا یک جور انتخاب اخلاقی است که کلاً مشابه این احتیاط را در بعضی شخصیتهای منتقد سیاسی و اجتماعی تاریخ، زیاد دیدهایم. به نظر نگارندۀ این سطور، این پرسش مهمی دربارۀ شخصیت مزینالسلطنه است که اگر کسی بخواهد از آن تحقیق کند، نکتههای مهمی را آشکار میکند. در خطابهای کتبی او رو به مقامات، نکات دیگری هم هست، مانند این که در مورد مقام وزیر مثلاً، او شخص را خطاب میکند نه مقام او را. اما در مورد رییسالوزرا و شاه جز این میکند، یعنی مقام آنها را با احترامات فایقه مورد خطاب قرار میدهد. او همچنین روحانیون را ورای هیأتالوزرا احترام میکند که رتبۀ بالای مذهب و نهاد دین در نظر او را نشان میدهد. در جایجای نشریۀ شکوفه آیات قرآن و روایات و احادیث شیعی را میبینیم که به عنوان شاهدی بر حق تحصیل زنان، برابری و غیره آورده شده است. این نکته نیز بیش از آنکه بروز عقیدۀ شخصی مزینالسلطنه باشد، نشان از قانعکنندگی دلایل دینی برای عامه دارد.
مزینالسلطنه طرفدار نهادی شدن خدمات و آموزش است. او مرتباً پیشنهاد برنامهریزی هماهنگ برای برنامۀ آموزشی مدارس و تعریف درجۀ دیپلم معلمی برای داوطلبان معلمی، وضع استانداردهای بهداشتی و آموزش پزشکی، ساماندهی شغلی و تجاری زنان و دختران را میدهد و تقویت نهادهای مدنی و دولتی را که طبعاً در آن زمان شکل تکاملنیافتهای داشتهاند، تشویق و ترویج میکند. مزینالسلطنه از نهادی شدن فعالیتهای مدنی، همچون انجمنها و کنگرههای زنان حمایت میکند و به گزارش جلسات و فعالیتهای آنها اشاره میکند. دیگر همفکران او نیز که برای روزنامه مینویسند، در یادداشتهای خود از اهمیت نهاد روزنامه و نشر یاد میکنند و آن را مهمترین رکن رشد و رفعاشکالات فرهنگ و اجتماع برمیشمارند. به همین نشان این نشریه از نمایندگان گامهای ابتدایی مدرنیته است که در ایران برداشته شده است.