نویسنده: غلامرضا دشتی منش
مدرس و پژوهشگر حوزه اکوسیستم کارآفرینی و اخلاق کسب و کار
ایمیل نویسنده: Dashtimanesh.gholamreza@gmail.com
کنشگری اجتماعی در قالب موسسات خیریه جز با همکاری نیروهای داوطلب میسر نمیشود، به این دلیل که هزینههای سرسامآور جذب نیروهای متخصص، بخش زیادی از بودجه موسسات خیریه را به خود اختصاص میدهد و هزینهکرد منابع مالی به منظور اجرای ماموریت اصلی موسسات خیریه را غیرممکن خواهد نمود و بنابراین راهی جز شناسایی، جذب و بهکارگیری نیروهای داوطلب وجود ندارد. از سوی دیگر، ظرفیت خلاقیت و ارائه ایدههای نو برای مقابله با آسیبهای اجتماعی نزد موسسات خیریه، محدود به شبکهای خواهد بود که موسسات در آن به فعالیت مشغول هستند و برای افزایش این ظرفیت و جذب ایدههای نوآورانه در مواجهه با مشکلات، جذب نیروهای داوطلب میتواند بهمثابه یک راهکار خوب عمل کند.
این دو نهاد[1] یعنی موسسات خیریه و نیروهای داوطلب نسبت به هم متفاوت عمل میکنند. به طور خلاصه، تفاوت موسسات خیریه و نیروهای داوطلب را میتوان در موارد زیر برشمرد:
- موسسات خیریه، ثبت رسمی شدهاند و نیروهای داوطلب به طور غیررسمی به فعالیت میپردازند؛
- موسسات خیریه به صورت سازماندهی شده و در چارچوب قراردادهایی مشخص فعالیت میکنند و نیروهای داوطلب، از سازماندهی خاصی برخوردار نیستند؛
- موسسات خیریه به صورت جمعی عمل میکنند و نیروی داوطلب به صورت فردی به فعالیت میپردازد؛
- موضوع اصلی فعالیتهای موسسات خیریه، فلسفه وجودی آنها را تشکیل میدهد ولی نیروهای داوطلب ممکن است فعالیتهای اصلی خود را در موضوعی غیر از حوزه داوطلبانه که آن را پیگیری میکنند، متمرکز کرده باشند؛
- موسسات خیریه از چابکی و انعطاف نیروهای داوطلب برخوردار نیستند؛
- تنوع آراء و ایدهها و خلاقیت فکری در نیروهای داوطلب نسبت به موسسات خیریه بیشتر است؛
به جز این موارد، تفاوتهای بیشماری را میتوان برشمرد، اما نکته اساسی آن است که وجود این تفاوتها باعث میشود تا ساختاری مشخص به منظور تعامل این دو نهاد متفاوت پدید آید که به دلیل غیررسمی بودن نهاد داوطلبان، این ساختار نمیتواند جنبه رسمی پیدا کند و باید در چارچوبی غیررسمی، این ساختار پیاده و عملیاتی شود. به همین منظور اصول اخلاقی که به عنوان نهادی غیررسمی به حساب میآیند معرفی میشود. در واقع هم موسسات خیریه برای ادامه حیات خویش بایستی از اصولی اخلاقی و فرهنگ سازمانی کارآمد برخوردار باشند و هم برای نیروهای داوطلب، ضرورت دارد تا در راستای ایجاد امکان فعالیت، پایبند به گزارههای اخلاقی باشند.
اما هر یک از طرفین به چه گزارههایی از جنس اخلاق، بایستی پایبند باشند؟ عمل به کدامیک از اصول اخلاقی میتواند ضامن ادامه همکاری موسسات خیریه و نیروهای داوطلب باشد؟ پاسخ به این سوالات زمانی اهمیت مییابد که مطلع میشویم، به لحاظ تجربی، در بسیاری از اوقات همکاری موسسات خیریه و نیروهای داوطلب به دلیل عدم ایجاد مفاهمه بین طرفین و ناراحتی ایشان از یکدیگر با مانع روبرو شده و متوقف میگردد. چه بسا خواننده این متن نیز خاطراتی از این قبیل مشکلات در یاد داشته باشد. به هر روی ضرورت دارد تا مواردی را -به اجمال- پیرامون اصول اخلاقی که هر یک از موسسات خیریه و نیروهای داوطلب بایستی به آن پایبند باشند، اشاره نمود. پیش از بیان این اصول، بایستی تاکید شود که اگرچه هر دسته از گزارههای اخلاقی که در ادامه اشاره شده است، صرفا برای همان طرف خاص الزام اخلاقی خواهد داشت و هیچگونه حقی برای طرف مقابل ایجاد نمیکند، اما عدم پایبندی به این موارد، باعث امتناع ادامه همکاری خواهد شد.
اصول اخلاقی موسسات خیریه در تعامل با نیروهای داوطلب
موسسات خیریه در مواجهه با نیروهای داوطلب، علاوه بر رعایت همه دستورالعملها و آییننامههای داخلی خود و قوانین موضوعه کشور، بایستی از چارچوب اخلاقی روشن وکارآمدی نیز برخوردار باشند. این اصول اخلاقی میتواند موارد بیشماری را شامل شود که به اقتضای شرایط فعلی ایران و موسسات خیریه فعال، به چند مورد اساسی از آنها اشاره شده است و امید است که شرح و تبیین آنها در صورت نیاز در آینده در سایت الفبای فردا منتشر گردد. از جمله این اصول اخلاقی عبارتند از:
- رعایت حق مالکیت ایده و طرحهای پیشنهادی داوطلبین و مشارکت ایشان در اجرا و توسعه طرح؛
- بزرگداشت داوطلبین در برنامههای مرتبط با ایده و طرح پیشنهادی ایشان؛
- سپاسگزاری و تقدیر از داوطلبین در حد توان موسسه؛
- نظرسنجی از داوطلبین درباره کارهای مرتبط با ایشان؛
- تسهیل امور در راستای اجراییسازی ایدهها و طرحهای پیشنهادی داوطلبین؛
- حفظ کرامت و احترام به داوطلبین در همه مراحل همکاری با ایشان؛
- رعایت شفافیت در اجراییسازی طرحها و ایدههای پیشنهادی ایشان؛
- اولویت دادن به اصول اخلاقی و قانونی موسسه و اجتناب از انتخابهای شخصی تصمیمگیرندگان؛
- پاسخگو بودن تصمیمگیرندگان در برابر مقام بالاتر درباره داوطلبین و ایدهها و فعالیتهای ایشان؛
- پرهیز از شتابزدگی در پذیرش یا رد ایدهها و طرحهای داوطلبین؛
- لزوم ارتباط مداوم با داوطلبین و ارائه بازخورد اجرای پیشنهادات به ایشان.
اصول اخلاقی نیروهای داوطلب در تعامل با موسسات خیریه
از سوی دیگر، نیروهای داوطلب نیز از نظر اخلاقی موظف هستند که حداقل به پارهای از گزارههای اخلاقی پایبندی نشان داده و در تعامل خود با موسسات خیریه، این اصول را رعایت کنند. همانطور که پیشتر اشاره گردید، عدم پایبندی به این اصول، امکان همکاری را از دو طرف گرفته و جامعه را از کنش خیر و کارآمد محروم خواهد نمود. پارهای از این اصول اخلاقی که همچون مورد قبلی نیاز به ارائه استدلال و شرح و تفصیل داشته و در آینده در سایت الفبای فردا منتشر خواهد شد، عبارتند از:
- تبیین کامل و دقیق موضوع و ضرورت ایده و فعالیت پیشنهادی و شرح دقیق فرآیند اجراییسازی آن؛
- تبیین و توضیح همه بایدها و نبایدها درباره ایده و فعالیت پیشنهادی از همان ابتدا؛
- اجتناب از هرگونه رذیلت اخلاقی نظیر دروغگویی، ترس، نادانی، شتابزدگی، تندخویی، خود بزرگبینی و … در ارائه و اجرای طرحها و ایدههای پیشنهادی؛
- ارائه مشورتهای دلسوزانه به موسسه در راستای حفظ ارزشهای اساسی موسسه و نه غیر از آن؛
- سپردن تصمیمگیری نهایی به نیروهای انسانی موسسه در حین اجرای کار و عدم اصرار بیش از حد یا توسل به کارشکنی و مسائلی از این قبیل در راستای پیشبردن قطعی نظر خود؛
- اعتماد به نیروهای رسمی موسسه در هنگام بروز مشکلات و تصمیمگیری؛
- پذیرش نظارت بر اجرای طرح و ایده پیشنهادی خود از سوی موسسه؛
- عدم استفاده غیرقانونی و غیراخلاقی از سوابق همکاری با موسسه؛
- پرهیز از استفاده از القاب و عناوین ساختگی و غیرواقعی مرتبط به موسسه در جلسات؛
- اجتناب از ارائه درخواستهای شخصی مداوم، مستمر و به صورت گام به گام از موسسه؛
- اجتناب از پیگیری منافع شخصی به عنوان اولویت اساسی کنشگری در هنگام ارائه و اجرای طرح و ایده؛
- پایبندی به همه موارد مطرح شده شفاهی و کتبی در تعامل با موسسه در غیاب و حضور اعضای رسمی موسسه؛
- پایبندی به اساسنامه، آییننامهها و منشور اخلاقی موسسه در هنگام ارائه و اجرای طرحها و ایدههای پیشنهادی؛
- شفافیت در تعامل با موسسه و بیان هر نکتهای که ممکن است بر فعالیتهای موسسه تاثیرگذار باشد مرتبط با ارائه و اجرای ایدهها و طرحها؛
- عدم غلو و بزرگداشت غیرواقعی طرح و ایدههای پیشنهادی، اجتناب از خودنمایی در اجرای فعالیتها و لزوم رعایت واقعگرایی در کنشگری؛
- پرهیز از محق پنداشتن خود در دخالت در امور موسسه به واسطه کارهای داوطلبانه؛
- پرهیز جدی از هر فعالیتی که باعث ایجاد هرگونه شکاف و دودستگی در نیروهای خیریه گردد.
بیتردید اگر موسسات خیریه و نیروهای داوطلب، به این موارد حداقلی پایبند نباشند، ایجاد تفاهم و ساختار عملیاتی مشترک مشکل و دور از دسترس خواهد شد و در این صورت، بزرگترین آسیب متوجه جهان و جامعه خواهد بود؛ جهان و جامعهای که دچار نابرابری و بیعدالتی است و بیش از هر زمان دیگری، نیاز به کنشخیر و کارآمد و نقشآفرینی مصلحان، کنشگران و کارآفرینان اجتماعی دارد تا در قالب ساختار منسجم و نهادمند موسسات خیریه و مردمنهاد یا کسبوکارهای اجتماعی و … به مقابله با نابرابریها بپردازند. اتکای به امر اخلاقی است که میتواند همه نیروهای فعال در مقابله با نابرابری را در نار هم به صورت منسجم نگاه دارد و تحقق اهداف انسانی و توسعه پایدار جوامع را ممکن و آسان کند.
[1] نهاد در معنای نهادگرایانه آن و از منظر مرحوم داگلاس نورث مد نظر میباشد.