اهمیت آموزش ابتدایی در رشد و شکوفایی کودک
معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش گفت: بایستی آموزش در مقطع ابتدایی بنیادی باشد زیرا بعد از آن دانشآموز وارد دوره متوسطه و آموزش عالی و در نهایت جامعه خواهد شد که تغییر این نگاه نیازمند همت همگانی است.
حکیمزاده بیان کرد: دوره اول کودکی با مابقی دورهها قابل مقایسه نیست لذا باید در این دوره برای این سرمایههای اجتماعی برنامهریزی مناسب داشت.
وی با تاکید بر اهمیت بالا بودن نرخ پوشش پیش دبستانی در کشور، گفت: در کشورهای کمتر توسعه یافته این نرخ کمتر و حتی در برخی موارد به صفر میرسد. وی اظهار داشت: دانشآموز براساس مبانی قرآن کریم یک وجود صاحب کرامت است که باید این مهم را پذیرفت و تمام اقدامات در مدارس در راستای حفظ کرامت دانشآموز باشد و از رقابت ایجاد کردن، سرزنش کردن، نادیده گرفتن و تحقیر کردن کرامت انسان پرهیز کرد.
**نباید با کودکی کودکان تجارت کنیم**
حکیمزاده بیان کرد: نباید تنها به شاگرد اولها توجه کرد که اگر اینگونه باشد چرا مابقی دانشآموزان به مدرسه میروند در حالیکه تمام دانشآموزان میتوانند و باید موفقیت را تجربه کنند که برچسب زدن به دانشآموزان، نافی کرامت آنان است. معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش گفت: از برگزاری آزمونهای رقابتی توسط مؤسسات در مدارس ممانعت شده زیرا حق نداریم با کودکیِ کودکان، تجارت کنیم
حکیمزاده ادامه داد: خانوادهها صفت باهوش بودن را برای فرزند خود میپسندند اما ناآگاهی آنان برای سودجویان بازار فراهم میکند و حتی بارها به رسانه ملی گفتهایم که کارهای آنان برای برگزاری آزمونهای رقابتی، ضد تربیت و خلاف سیاست سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است.
وی اظهار داشت: تعلیم و تربیت یک اصول و مبانی دارد که باید به آن احترام گذاشت که در همین راستا با برگزاری مسابقات چرتکه و … در مدارس نیز مخالف شده است و این اقدام که در برخی استانها مشاهده شده غیرقانونی است و اجازه نمیدهیم که حریم کودکان خدشه دار شود که کاری غیرقانونی است.
حکیمزاده بیان کرد: در مدارس، برنامه درسی، تکالیف مهارتمحوری و مهارت زندگی ایرانی اجرایی میشود و میتوان از بازی و ورزش بهعنوان بسترهای مناسب در یادگیری کودکان استفاده کرد. وی ادامه داد: باید در محیط مدارس، خشونت زدایی همه جانبه از ابعاد فیزیکی و غیرفیزیکی تعریف شود تا شاهد تنبیه بدنی و توجه نکردن و نادیده گرفتن دانشآموز نباشیم و اگر این مهم صورت گیرد تمام دروس مانند ریاضی و علوم تجربی و … یاد گرفته خواهند شد.
(کودک پرس)
کمبود ۱۸ هزار کلاس درس در تهران
رئیس اداره ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات و دبیر ستاد ثبت نام آموزش و پرورش شهر تهران گفت: تهران از لحاظ فضای آموزشی در زمره محرومترین استانهای کشور قرار میگیرد و در زمینه نیروی انسانی در مدارس نیز بههمین شکل است، فقط برای استان تهران به بیش از 13 هزار نیرو نیاز داریم.
گراوند در ادامه گفت: در حال حاضر متاسفانه امکان افزایش تعداد فضاهای آموزشی دولتی وجود ندارد و به این معنا نیست که با افزایش ندادن فضاهای آموزشی دولتی، در پی سوق دادن مردم بهسمت فضاهای آموزشی غیرانتفاعی باشیم بلکه کمبود فضای آموزشی اصلیترین دلیل است.
(برنا)
آموزش و پرورش با کمبود ۳۵۰ هزار نفری معلم مواجه است
وزیر اسبق آموزش و پرورش گفت: مخالفتی با مدارس غیردولتی ندارم اما جاییکه مردم نیاز دارند باید مدارس دولتی پابرجا باشند.
حمیدرضا حاجی بابایی، نماینده مجلس و وزیر اسبق آموزش و پرورش در برنامه پرسشگر با بیان اینکه یکی از مسائل مهم که در سالهای اخیر بهویژه از سال ۹۲ با آن روبروییم، نگاه دولت به آموزش و پرورش در حیطه اقتصادی است، اظهار کرد: وزرای معرفی شده در این چندسال ناچار بهخصوصیسازی بودند و شرط دولت برای وزیر آموزش و پرورش شدن، خصوصیسازی بوده و یکمرتبه وزیری اعلام کرد ۳۵۰ هزار مازاد معلم دارند، اما امروز ۳۵۰ هزار کمبود داریم. این اظهارات زمینهساز خصوصیسازی بوده است.
(ایلنا)
مسئولان و معضل آموزش و پرورش گران!
تمام این شرایط در حالی است که مسئولان آموزش و پرورش بر این باورند که آموزش و پرورش در کشور، گران اداره میشود (؟!) و سیاستگذاریها در مسیر ارزان کردن هزینههای اداره آموزش و پرورش تعیین میشود. از سوی دیگر، برنامهریزیهای اشتباه در سالهای اخیر علاوه بر چند دسته کردن مدارس، بار هزینههای آموزش را به دوش خانوادهها انداخته است.
مثلاً مدارس دولتی به دستهبندیهای مختلفی همچون سمپاد، نمونهدولتی، و هیئتامنایی تقسیم میشوند و کنار آن مدارس غیردولتی و انواع مدارس وابسته به نهادها و بخشهای مختلف را هم باید در نظر گرفت.
در چنین شرایطی دانشآموزان مستعد از مدارس دولتی گلچین و به مدارس خاص هدایت میشوند که به بهانه دریافت شهریه بالاتر، خدماتِ آموزشیِ بیشتری ارائه میدهند جالب آنکه معلمان برتر هم سهم این مدارس میشوند، حالا تصور کنید دانشآموزی 12 سال دوران تحصیلش را در مدارس دولتی گذرانده است و حالا باید در آزمون کنکور با دانشآموزانی رقابت کند که در این سالها بهلحاظ آموزش شرایط ویژهای را در مدارس خاصشان داشتند، اساساً میتوان این شرایط را برابر دانست؟!
ادامه چنین شرایطی نهتنها به کیفیت آموزش لطمه زده است بلکه به نابرابری اجتماعی هم دامن میزند، مصداق بارزتر این موضوع را “عادل برکم” معلم به ما توضیح میدهد:
«تفاوت میان انواع مدارس دولتی، در میزان “پولی” است که از خانوادهها دریافت میکنند و بر اساس این “پول” خدمات آموزشی ارائه میدهند از سوی دیگر در پایه هفتم و دهم برای ورود دانشآموزان به مدارس خاص آزمون برگزار میکنند اما باید توجه داشت موفقیت دانشآموز در این آزمونها که گاه با رفتن به کلاسهای بخش خصوصی رقم میخورد به مدرسه محل تحصیل او مثلاً در دوره ابتدایی یا متوسطه اول هم بستگی دارد، اینکه دانشآموز در مدرسه غیردولتی با آن شرایط خاص درس خوانده باشد یا در مدارس دولتی با ساعت محدودتر آموزش، میزان توجه محدود معلم با توجه به جمعیت بالای دانشآموزان در کلاس درس و تمام این موارد یعنی نابرابری آموزشی»!