موسسه دارالاکرام حامی آموزش کودکان و نوجوانان در معرض خطر ترک تحصیل که هر سال روز جهانی حقوق کودک را با اهدای جایزه سالانه الفبای فردا به فعالان و کنشگران حوزه حقوق کودک پاس میدارد، امسال نیز همزمان با 20 نوامبر (29 آبان) با برگزاری نشستی علمی با عنوان دوراهی رقابت و همکاری در آموزش کودکان این روز را گرامی داشت.
نشست علمی دوراهی رقابت و همکاری که با حضور دکتر اسدالله مرادی، عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان، برگزار شد، به واکاوی این مسئله پرداخت که چگونه میتوان تمایل به رقابت را به سمت الگوهای سالم همکاری و کار گروهی سوق داد و نیز درصدد معرفی تجربههای موفق جهانی در ایجاد تعادل میان رقابت و همکاری در مدارس برآمد.
دکتر مرادی با معرفی همکاری و رقابت به عنوان دو پارادایم متفاوت، تاکید کرد که متولیان آموزش باید تکلیف خود را با این موضوع روشن کنند. ایشان وجود اختلاف نظر در علوم انسانی و نبود وفاق بر سر گزارهها را علت نرسیدن به یک مکانیزم معرفتی قطعی در این زمینه دانست و افزود: در امور مربوط به تربیت پس از 300 سال بشر هنوز در بخش الفبا و تئوریپردازیست و مکاتب تربیتی با هم وفاق ندارند.
ویدئوی نشست
این استاد دانشگاه با مروری بر تاریخچهی جهان پیشامدرن که در آن همکاری به دلیل زندگی جمعی غالب بوده، گفت: در جهان جدید تمام امور به صورت رقابتی پیش میرود؛ رقابتی که از نظر الگویی و پارادایمی هم متفاوت است.
آیا رقابت سالم وجود دارد؟
ایشان دربارهی اهمیت وجود رقابت در جهان مدرن گفت: اگر رقابت را از ورزش، اقتصاد و کمپانیها بگیریم این جهان فرو میریزد، اما پرسش این است که آیا رقابت از صفات رذیلهی انسان است؟ آیا رقابت حاکم بر نظام آموزشی برای کودک مفید است؟ وی در پاسخ به این پرسش گفت: در دانشگاه دانشجو انتخاب میکند که رقابت کند اما یک کودک 7 ساله که بدون انتخاب خود و در یک فضای رسمی و اجباری وارد مدرسه میشود، چطور؟
دکتر مرادی با اشاره به این اینکه بیش از 90 درصد معلمان با رقابت سازنده و سالم موافقاند، این مسئله را طرح کرد که با توجه به اینکه قرار گرفتن در موضع رقابت، اخلاقی زیستن را دشوار میکند، آیا رقابت سالم وجود دارد؟
ایشان هشدار داد: با وجود اینکه جهان فعلی به دنبال صنعتی کردن و رقابتی کردن هر امری است اما در مورد مدرسه لااقل باید این بازاندیشی صورت بگیرد؛ چراکه وقتی یک معلم با نمره و امتیازدهی کودکی را بر کودکی دیگر برتری میدهد آیا این به این معنا نیست که آن کودک دیگر را به پایین رانده است؟ پرسش این است که در الگو و پارادایم رقابتی که موجب نورچشمی شدن یک کودک و در جایگاه برتری قرار گرفتن او میشود، چه اتفاقی برای میلیونها کودک دیگر میافتد؟ معلم بدون اینکه متوجه باشد کودکی را برکشیده و کودکی دیگر را به پایین رانده است و اینگونه پشت سر میدان رقابتی که حکومت و نظام آموزشی راه انداخته ایستاده است.
دکتر مرادی تاکید کرد که معلمان باید به این خودآگاهی و امر وجدانی برسند که رقابت موجود کودک را دچار آوار میکند و کودک نمیتواند آواربرداری کند؛ در نتیجه تکرار یک امر نابهنجار یعنی رتبهبندیهای موجود در نظام آموزشی، آن را تبدیل به هنجار میکند؛ به گونهای که حساسیت جامعه نسبت به رقابت موجود در مدارس از بین رفته و حتی گفتگو بر سر این مسئلهی غیراخلاقی هم سخت است چون در دنیای امروز همه رقابت را پذیرفتهاند و کودک هم نمیتواند در مقابل والدین و نظام آموزش بایستد و از احساس خود بگوید هر چند که در همین سیستم رقابت موفقیتهایی هم به دست بیاورد.
این استاد دانشگاه با بیان این پرسش که آیا در لاکچریترین مدارس تهران حال بچهها خوب است؟ با اشاره به اینکه در رقابت موجود ملاحظات هوشی، اقتصادی، خانوادگی و اجتماعی در نظر گرفته نمیشود؛ در حالی که وقتی درباره یک کودک صحبت میکنیم باید زندگی 70 سالهی او را در نظر بگیریم نه اینکه بیرحمانه و بدون در نظر گرفتن خود کودک، او را وارد بازی رقابت کنیم.
مداخلهی بزرگسالان رقابت را تبدیل به امری آسیبزا کرده است
دکتر مرادی در ادامه با مقصر دانستن عوامل غیرانسانی بسیاری در دامن زدن به جریان رقابتی حاکم بر نظام آموزشی گفت: چون این سیستم بسیار درآمدزاست؛ بنابراین دربارهی آن صحبت نمیشود اما پرسش این است حیات طیبهای که جمهوری اسلامی نظام آموزشی را به آن تشبیه میکند چه نسبتی با رقابت موجود دارد؟
این استاد دانشگاه در تعریف خوشبختی انسان گفت: خوشبختی این است که انسان در حوزه و موضوعی کار کند که علاقه دارد؛ استعداد دارد و سنخیت روانی هم دارد و دل و ذهن و دست او در یک رشته باشند.
مرادی با تقبیح آدرسهای غلطی که در کشور به وفور وجود دارد و ثروتمندان نیز بر آن دامن میزنند رسانهی ملی را مسئول دانست و گفت: رسانهی ملی نه تنها روشنگری نمیکند بلکه خودش با تبلیغاتی که موجب به گردش درآمدن میلیاردها تومان میشود به این سونامی دامن نیز میزند و در نتیجه کوه یخ بیعدالتی آموزشی بزرگتر هم میشود.
این استاد دانشگاه مسئله تربیت را بسیار پیچیده توصیف کرد و افزود: بشر با وجود پیشرفتهای بیشمار در عرصههای علمی دیگر، در امر تربیت حدود 2 تا 3 دهه است که تربیت انسانمحور را مورد توجه قرار داده و به دنبال تربیتی است که به کودک آسیب کمتری بزند؛ در نتیجه امروز همه بر این باورند که کودک نیاز به محیط امن دارد و تشویق کودک و دلگرمی دادن به او از اصولی است که بشر در حال تمرین برای دستیابی به آن است و موضوعاتی چون احترام به انتخاب کودک؛ توجه به ساعتهای هوشی و یادگیری کودک؛ احترام به کرامت و حقوق کودک در دنیا محور توجه متولیان تربیت و آموزش قرار گرفته است.
وی گفت: پس از انقلاب صنعتی، کودک زیر چرخدندههای انقلاب صنعتی له شد و همچون ابژهای به خدمت توسعه درآمد اما امروز پارادایمهای تربیت؛ موج انسانگرایی در امر تربیت و تدوین کنوانسیون حقوق کودک همگی فصول جدیدی هستند که از پیوند میان شاخههایی از فلسفه اگزیستانسیالیسم و روانشناسی با امر تربیت به وجود آمدند.
فضای آموزش نیاز به بازاندیشی از سوی وجدان عمومی جامعه دارد
دکتر مرادی با اشاره به اینکه بشر در تلاش برای دستیابی به اصول تربیتی است، با اظهار خوشبینی نسبت به آیندهی امر تربیت، این امر را در ایران نگرانکننده توصیف کرد و افزود: گرچه تربیت فرمولهای مکانیکی و ریاضی ندارد و به تعداد معلمان روش و منش تربیتی وجود دارد اما در آمریکای شمالی، کانادا، سنگاپور و کانادا میتوان شاهد الگوهای موفق بیشماری بود.
ایشان افزود: بسیاری از مسائل آموزش و پرورش را نمیتوان حل کرد چون روشنگری اتفاق نمیافتد؛ چون نظریه رقیبی که افراد در آن حوزه سود میبرند در اقتصاد شکنندهی ایران بسیار تعیینکننده است و امروز بودجه اختصاصیافته به امر آموزش در ایران سرانه 300 دلار است که در مقایسه با سرانه جهانی 10 هزار دلاری قابل تامل است؛ به گونهای که کشور ما در 3 تا 4 دهه اخیر در مقایسه با جهان به خصوص در موضوع عدالت آموزشی نعل واژگون زده است و ما برای خروج از این بحران نیاز به خودآگاهی تاریخی داریم.
دکتر مرادی در پایان با تایید حسِ طبیعیِ رقابت در کودکان و انسان افزود: موضوع ریشهکن ساختن امر غریزی رقابت نیست بلکه موضوع حذف الگوهای رقابتی از فضای آموزش کودکان است؛ چراکه این مداخله بزرگسالان است که رقابت را تبدیل به امری آسیبزا میکند؛ مرادی بر اهمیت کانالیزه کردن رقابت و ایجاد محیط امن آموزشی برای کودکان تاکید کرد که بر مبنای همکاری باشد و نه رقابت؛ چرا که کودکان نسبت به آسیبهای ناشی از فضای رقابتی بیپناهاند و این فضا نیاز به بازاندیشی از سوی وجدان عمومی جامعه دارد.
در پایان این نشست هم یکی از حاضرین با طرح این پرسش که چرا رقابت را از بین ببریم، در تبیین پرسش خود گفت: شاید بهتر است رقابت غیرانتخابی با دیگران را به رقابت با خود تبدیل کنیم؛ زیرا طبیعت بشر بر مبنای رشد است و اگر رقابتی هم میکند بر اساس طبیعت خود که رشد است رفتار و حرکت کرده است؛ چراکه نهاد انسان مبتنی بر یادگیری است و کسی یادگیری را به انسان یاد نمیدهد و شاید بهتر باشد ما به عنوان مربی و تسهیلگر فقط فرصت تجربه کردن را به کودک بدهیم تا کودک با خودش رقابت کند و با کودک دیگر مقایسه نشود تا مقایسه نکند و در اینصورت همکاری که تکمیلکنندهی این پازل جمعی است شکل خواهد گرفت و ما از رقابت و شناخت خود به همکاری جمعی خواهیم رسید.
گزارش: مهتاب محمدی