عدالت یکی از مفاهیمی است که خیر نهایی انسانها را تامین میکند و در رأس فضایلی قرار دارد که تحققبخش سعادت بشر است. البته عدالت نه به معنای برابری بلکه به معنای ایجاد تناسب و اعتدال است؛ به گونهای که جایگاه حقوق هر کس در جامعه به اندازه شایستگیها و داناییاش باشد. عدالت آموزشی یکی از مهمترین موضوعات در حوزه تعلیم و پژوهش است که زمینه را برای دستیابی به عدالت اجتماعی فراهم میسازد؛ عدالتی که تامین آن مهمترین گام در کاهش شکاف طبقاتی و جلوگیری از بروز ناهنجاریهای اجتماعی به شمار میرود.
عدالت آموزشی یکی از انواع مصادیق عدالت اجتماعی و به معنای احترام به قوانین و برابری شهروندان است که باید مورد توجه دولت قرار بگیرد. با این وجود ماجرای بیعدالتی آموزشی در ایران که در دوران پیش از کرونا با توزیع نابرابر خدمات آموزشی و فرصتهای آموزشی منجر به غفلت از تقویت تواناییهای کودکان میشد، اکنون بیش از پیش به گسترش بیعدالتی و تبعیض بین افراد یک نسل دامن زده است. طبق اصل سیام قانون اساسی، دولت موظف است به منظور تحقق عدالت آموزشی، دسترسی همه دانشآموزان را به امکانات و زیرساختهای آموزشی فراهم سازد.
سایه کرونا بر سر عدالت آموزشی
یکی از مهمترین حوزههایی که شیوع پاندمی کرونا در سراسر جهان آن را تحت تاثیر قرار داده حوزه تعلیم و تربیت است. با رعایت پروتکلهای بهداشتی و ایجاد فاصلهگذاریهای اجتماعی، بساط آموزشهای حضوری هم برچیده شد؛ بنابراین برای اینکه پدیده آموزش متوقف نشود، راهکارهای متفاوتی ارائه و آموزش از طریق تلویزیون و با همکاری شبکه آموزش دنبال شد. عدم تعامل بین معلمان و دانشآموزان در چنین شرایطی باعث شد تا اپلیکیشنی با عنوان شبکه اجتماعی دانشآموزان (شاد) طراحی و آموزشها در این فضا ارائه شود. اگرچه این شبکه هم محدودیتها و مشکلاتی داشت، اما رفته رفته مشکلات آن برطرف شد و توانست رضایت نسبی معلمان و دانشآموزان را جلب کند، هرچند با ایدهآلهای آموزش آنلاین فاصله زیادی دارد.
آنچه پیش از وقوع کرونا در امر آموزش مطرح میشد این بود که صرفا با تهیه و توزیع میز و صندلی و کامپیوتر عدالت آموزشی رخ نمیدهد، بلکه هدف مهمتر در اجرای عدالت آموزشی ایجاد فرصت یادگیری و منابع انسانی است؛ یعنی شرایطی فراهم شود که یک معلم مجرب و بااستعداد و توانمند در روستاها و مناطق مرزی خدمت کند و خانواده دانشآموز نیز او را همراهی کنند.
بنابراین عملکرد آموزش و پرورش در تحقق عدالت آموزشی پیش از این نیز از جهت افزایش شکاف اجتماعی نقدپذیر بود؛ مثلا دانشآموزی دسترسی راحت به اینترنت و امکانات اینچنینی داشت، اما دانشآموزی دیگر به این امکانات دسترسی نداشت؛ پس در نهایت جامعه با دو گروه متفاوت مواجه میشد که هر دو از مدرسه فارغالتحصیل میشدند اما یک گروه نمیتوانست برخورد علمی و بهروز داشته باشد و گروه دیگر توانمند و هوشمند بود و این منجر به شکاف درون افراد یک نسل میشد. درواقع، شکاف میان غنی و فقیر به شکاف میان باسواد و بیسواد فناوری تبدیل و همین زمینهای میشد برای اینکه بیعدالتی رخ دهد. اما وقوع پاندمی کرونا بیش از پیش گستره این بیعدالتی را به سطح جامعه کشانده و آن را به درجه نازلتری تقلیل داده و بار دیگر موضوع فقیر و غنی در آموزش مطرح شده است. واقع امر این است که تحقق عدالت آموزشی در شرایط کرونا زوایای تازهای یافته و دولت را دچار نارسایی در توزیع خدمات یکسان برای تمام طبقات اجتماعی کرده است.
مشکلات اقتصادی و خانوادگی، فقر مالی و فرهنگی، بدسرپرستی، اشتغال به کار، ازدواج زودهنگام، بیماری صعبالعلاج و عقبماندگی ذهنی همواره از مهمترین دلایل بازماندن دانشآموزان از تحصیل بوده اما شیوع ویروس کرونا موجب افزایش بازماندگان از تحصیل به علت مشکلات اقتصادی خانوادهها شده است.
بر اساس آمار در ابتدا تعداد بیشتری از دانشآموزان از ابزار هوشمند مانند تبلت و موبایل محروم بودند اما به مرور زمان و با شناسایی دانشآموزان محروم و ایجاد ابزارهای لازم برای آموزش و یادگیری از این تعداد کاسته شده است. با این حال
در آماری که به تازگی از سوی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری منتشر شده 21 درصد دانشآموزان از تحصیل در شبکه آموزش شاد بازماندهاند؛ یعنی کشور با یک جامعه آماری معادل سه و نیم میلیون دانشآموز بازمانده از تحصیل مواجه است.
تحصیل نیاز ضروری و الزامی هر انسانیست
بازماندن از تحصیل نقض آشکار حقوق کودکان است و برای رفع این چالش و حمایت از کودکان و نوجوانان باید وزارت آموزش و پرورش و مسئولان اجرایی کشور این زنگ خطر را جدی بگیرند و به فکر راه چاره باشند تا همه کودکان از این حق طبیعی خود بهرهمند باشند.
طبق اصل سیام قانون اساسی، دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد به این منظور در شرایط کرونایی وزارت آموزش و پرورش طرحی با عنوان طرح آبا (آشتی با آموزش) را با هدف ایجاد فرصت برابر آموزشی پیشنهاد داد که منابع و اعتبارات مورد نیاز این طرح در قالب کمکهای افراد خیّر و مؤسسات آموزشی و فرهنگی خیریه مردمنهاد، سمنها، نهادها و ارگانها، کمکهای شورای آموزشوپرورش و نیز اعتبارات وزارت آموزشوپرورش تامین میشود تا هیچ کودکی به علت نداشتن ابزار لازم از تحصیل عقب نماند.
بر اساس طرح آبا (آشتی با آموزش) آموزش و پرورش در شناسایی کودکان نیازمند، برگزاری کلاسهای آنلاین و با در اختیار قرار دادن امکاناتی چون تبلتهای آموزشی، مشاور یا مددکار و فردی متعهد به سیستم کمک میکند تا این دانشآموزان بتوانند دروس خود را بگذرانند و در آزمون شرکت کنند تا گامی موثر در جهت توسعه علمی و رشد منابع انسانی برداشته شود. برخی از دانشآموزان نیز با توجه به شرایطشان باید مورد حمایتهای ویژه قرار گیرند.
زیرساختهای مورد نیاز برای اجرای این طرح یک تلویزیون 50 اینچ اندرویدی، یک عدد تبلت، دستگاه ال ای دی، یک عدد لپتاپ، یک عدد مودم وایرلس، محتوای آموزشی مورد نیاز به صورت فلش مموری و سی دی در هر منطقه جغرافیایی است و نیز یک فرد آموزشدیده که بتواند فرآیند آموزش دانشآموزان را کنترل کند.
متاسفانه سازمان آموزش و پرورش با اجرای طرح آبا هم نتوانسته است در شرایط کرونایی تمام دانشآموزان را از فرصت برابر آموزش بهرهمند سازد و همینطور که از اخبار پیداست بیش از سه میلیون کودک از تحصیل بازماندهاند.
جایگاه موسسات مردمنهاد در آموزش و توسعه انسانی
موسسات خیریه در سراسر جهان نقش محوری در رشد انسان دارند و افراد فقیر را به مهارت و دانش در مورد نحوه مدیریت زندگی در شرایط تهدیدکننده مجهز میکنند تا بتوانند زندگی معقول و مناسبی داشته باشند و با توجه به دادههای مناسب، رشد خود را توسعه دهند. هدف خیریههای آموزشی رفع فقر در بین افراد مستضعف جامعه است تا بتوانند با فراهم آوردن مهارتهایی که تاکتیکهای بقا را تقویت میکند، همه را در چالشهای اقتصادی توانمند کنند تا این جمعیت هم بتوانند روشنگری کنند و برای دفع فقر تکنیکهای تولیدی داشته باشند.
بیماری، گرسنگی و فقر سه تهدید مهم در زندگی بشر به شمار میروند. دلایل اصلی بروز این سه مشکل تهدیدکننده حیات نیز جهل و بیسوادی است؛ بنابراین، بدون دانش و مهارت تعداد زیادی از مردم احتمالاً از فقر، بیماری و گرسنگی رنج خواهند برد. به همین دلیل موسسات خیریه در سراسر جهان علاوه بر ایجاد آگاهی درباره سلامتی و موضوعات عمومی، مقدمات و سازوکارهای لازم را برای کودکان فقیر و نیازمند به آموزشهای مقدماتی فراهم میکنند و با هدف پایداری تلاش خود، بر امر آموزش متمرکز میشوند.
طبق تفاهمنامه طرح آبا، آموزش و پرورش متعهد شده است با جلب اعتماد نیکوکاران شرایطی ایجاد کند تا سازمانهایی که تمایل دارند در این زمینه اقدام کنند، بتوانند با استفاده از امکانات موجود، خیرین را جذب و آنها را توجیه کنند که گرچه ساخت مدرسه امری حائز اهمیت است، اما حفظ دانشآموز در کلاس درس از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چرا که میتوان با فراهم کردن یک تبلت، امکان تحصیل یک دانشآموز را در خانه خودش فراهم کرد. بدینترتیب امکان بازگشت مجدد بخشی از این دانشآموزان به چرخه تحصیل فراهم میشود تا هیچ کودکی به خاطر غم نان از علمآموزی بازنماند.
از موسسات خیریه پیشگام در طرح آبا، موسسه مردمنهاد دارالاکرام است که با دارا بودن استانداردهای لازم آموزش و پرورش وارد انعقاد تفاهمنامهی همکاری با این سازمان شد. به گفته واحد روابط عمومی این موسسه، اجرای طرح آبا در 54 منطقه کشور در یک سال گذشته مانع از ترک تحصیل 2367 دانشآموز شده است. همچنین بر اساس این طرح، تاکنون 125 کلاس درس در کل کشور راهاندازی شده که در این میان مجموعه دارالاکرام موفق به راهاندازی یازده کلاس درس شده است. در مجموع تاکنون 82 مدرسه در کشور مجری این طرح هستند و در سه منطقه کرمان، خراسان جنوبی و شهریار به ترتیب 432 و 120 و 18 دانشآموز به تحصیل بازگشتهاند. موسسه دارالاکرام به واسطه این طرح تاکنون 7 کلاس درس در جنوب استان کرمان، 2 کلاس درس در بیرجند و در هرمزگان و شهریار هر کدام یک کلاس درس را راه اندازی کرده است.
امید است علاوه بر نهادهای نیکوکاری، دستگاههای مسئول نیز وارد عمل شوند و پیشنهاد تخصیص اعتبار ویژه از سوی دولت و تصویب آن در بودجه ۱۴۰۰ در مجلس شورای اسلامی در راستای حمایت پایدار و هدفمند از اشتغال و ادامه تحصیل دانشآموزان به ویژه آموزش آنلاین و تهیه ملزومات آن و نیز آموزش اولیا و شناسایی دانشآموزان در شرایط کرونایی مورد توجه قرار گیرد؛ چراکه بازماندن هر کودک از تحصیل علاوه بر توقف توسعه انسانی باعث اندوه جامعه میشود.