کتاب قضیۀ مریم کتابی بود که در این کارگاه باغ بیدار همراه بچهها خواندیم. این کتاب از مجموعه «مردان و زنانی که ایران را ساختهاند» است و توسط انتشارات شهر قلم منتشر شده است. این کتاب چند پرده از زندگی مریم میرزاخانی را برای ما روایت میکند. به طور کلی کتاب های این مجموعه از این جهت خواندنی هستند که با مرور چند پرده مهم از کودکی تا بزرگسالی یک شخصیت فضای کلی زندگی او را برای کودک روشن میکنند.
سؤالات ابتدای کارگاه
من قبل از خواندن کتاب چند سوال طرح کردم تا بچه ها را کمی درگیر کنم. اینکه «دانشمند بودن به چه معنا است؟» و «آیا دانشمند بودن به زن یا مرد بودن ربطی دارد؟» بعد به این سؤالات پرداختم که «آیا ریاضیات را دوست دارید و اگر دوست دارید/ندارید چرا؟»
کودکی گاوس و آغاز قضیۀ مریم
کتاب با تلاش گاوس (ریاضیدان) برای حل یک معما در دوران کودکیاش آغاز میشود: جمع اعداد یک تا صد. این معما و راه حلاش را خواندیم و روی تخته نوشتیم و در موردش با هم حرف زدیم تا هم خود معما و هم راهحلاش برای بچهها (یا حداقل بیشتر بچهها) روشن شد.
قضیۀ مریم کامل نیست
قضیۀ مریم چند نکته مهم دارد که در حین خواندن متن با بچهها در موردش گفتگو کردم و نظر آنها را جویا شدم. اول اینکه کتاب به ما میگفت مریم میرزاخانی شخصیتی کامل نیست. حداقل دو جا به این نکته اشاره شده که مریم شخصیت بینقصی نیست؛ جایی نگران این است که آیا میتواند با موفقیت از هاروارد فارغالتحصیل شود یا نه و جایی هم نگران نمره نسبتاً بدی است که گرفته است. با این همه ریاضیات را ادامه میدهد و مدال فیلدز میبرد.
روش ونگوک و آغاز ریاضیات برای مریم
نکتۀ دیگر این است که ریاضیات از جایی برای مریم شیرین میشود که او تشخیص میدهد باید ریاضیات را به روش ونگوک دنبال کند و آن را یک ماجراجویی ببیند. در واقع مریم از جایی شیرینی ریاضیات را تجربه میکند که میفهمد باید آن را شبیه یک بازی، شبیه حل معما و شبیه ماجراجویی ببیند. این خلاف آن تصوری است که ما معمولا داریم و فکر میکنیم اگر کاربرد ریاضیات را به بچهها یاد دهیم ریاضیات برای آنها شیرینتر و سهلتر میشود. تجربۀ مریم چیز دیگری میگوید. من سعی کردم تفکیک ریاضی به عنوان یک بازی و ریاضی برای کاربرد را با بچهها در میان بگذارم و به این نکته اشاره کنم که هر کسی می تواند به هر کدام از این دو شکل به ریاضیات نزدیک شود. در این مورد بحث خوبی با یکی از بچهها داشتیم و حتی صحبتها به ایرادات وارد به نظام آموزشی هم کشیده شد.
بیماری مریم و جایزۀ فیلدز
نکتۀ دیگر کتاب این است که وقتی بهترین اتفاق حوزۀ کاری مریم برایش میافتد- و به او خبر میدهند که برندۀ جایزۀ فیلدز شده است- درست وقتی است که پزشکها در مورد بیماری سختش به او گفتهاند. این بخش از قضیۀ مریم و مواجههاش با آن خیلی جالب است و کتاب حداقل به یک مورد آن پرداخته است. در گفتوگویی این نکته به او یادآوری میشود که انگار اتفاق ناعادلانهای برایش افتاده است؛ وقتی بچهای دارد و خانواده ای و برنده جایزه شده و دوران خوشش است این بیماری چرا باید سروکله اش پیدا شود. اما مریم آن طرف قضیه را هم میبیند: من آدمی بودهام که توانستم در جای خوبی درس بخوانم، ریاضیات بخوانم، نیازهای اولیهام برآورده شده است و هزاران و هزاران شانسی که آوردهام. کنار همۀ این شانسها یک بدشانسی هم آمده و اگر همه را کنار هم بگذارم اوضاع به نظر ناعادلانه نمیرسد. توجه مریم به این نکته خیلی جذاب است و شخصیت زیبای مریم را به ما نشان میدهد.
قضیۀ زندگی مریم های ایرانی
من البته سعی نکردم بچهها را تشویق کنم که بروید ریاضی بخوانید و اصلا تلاش نکردم به آنها بگویم که همۀ شما میتوانید مریم برندۀ جایزۀ فیلدز باشید چون به نظرم میرسد واقعیت ندارد و امثال مریم کمتر از یک درصد جامعه هستند؛ بعضیها اگر به اندازه کافی خوششانش باشند و امکانات داشته باشند می تواند مریم و بهتر از مریم شوند اما همه نه! با وجود همۀ اینها به این نکته اشاره کردم که همۀ ما در جای خودمان و در حوزهای که علاقه و استعدادش را داریم میتوانیم یک مریم باشیم. برای ما ماجرای مریم ماجرای کسی نیست که برندۀ جایزۀ فیلدز شده است بلکه ماجرای کسی است که کامل نیست و تلاش میکند در شرایط دشوار یک قدم جلو برود و مسیری را طی کند. بنابراین برای همۀ ما- صرف نظر از اینکه نابغه باشیم یا نباشیم- زندگی مریم میتواند الگویی باشد و برای کسانی که استعداد خاصی دارند و به خصوص دخترهایی که آدمهای مشهور و مهم اطرافشان بیشتر مردها هستند این الگو بودن بیشتر است.
نمودار خانه ویمپل ها و قضیۀ مریم
به نظرم کتاب مثل بقیۀ جلدهای این مجموعه خوب و خواندنی است. من چند جلد دیگر از این مجموعه را هم خواندهام و اینگونه بوده است. امیدوارم در جلسات بعدی باغ بیدار بتوانیم از آنها بیشتر بخوانیم و بچهها را با زنان و مردانی که ایران را ساختهاند آشنا کنیم. گفتنی است در ادامۀ این کتاب (یا قبل از آن) میتوان کتاب «نمودار خانۀ ویمپلها» را هم با بچه ها خواند. به گمانم این دو کتاب به نوعی هم را تکمیل میکنند.