دهمین نشست خیر و خرد برگزار شد
موسسه خیریه و عامالمنفعه دارالاکرام که حامی آموزش بیش از ۷ هزار دانشآموز مستعد فاقد سرپرست موثر از سراسر ایران است، دهمین نشست خیر و خرد را در راستای مسئولیت اجتماعی و ترویج خیر ماندگار، با موضوع «کردستان و خیریهها» با حضور دکتر اسعد اردلان، حقوقدان، نویسنده، پژوهشگر تاریخ، فعال اجتماعی و فرهنگی در استان کردستان، مدرس دانشگاه،عضو هیات امنای دو موسسه خیریه در سنندج برگزار کرد.
دکتر اسعد اردلان: خیلی خوشحالم که ساعتی از زندگی را به بحثی میپردازیم که مربوط به خیر و خیرات و کمک به افرادیست که در جامعه نیاز به دستگیری دارند و بیانگر نوعی همکاری بسیار خوب و بدون چشمداشت مادی و بیشتر معنوی است. امروز به لطف دکتر میراحمدیزاده به گزارشی از فعالیت خیریهها در کردستان میپردازیم.
وقتی بحث خیرات و مبرات است که در ادبیات ما زیاد هم هست تداعیگر نیکی و بخشایش و کمک بدون چشمداشت و پاداش مادیست و ریشه آن به برداشتهای افراد برمیگردد؛ یعنی خود افرادی که چه صورت فردی و چه به صورت جمعی همکاری میکنند؛ افرادی که معمولا به عدالت اجتماعی اعتقاد دارند که در ذاتشان نهفته است و حسی که فرد را وادار به کارهای بخشایشگرانه میکند و تحقق و گسترش عدالت اجتماعی را مد نظر دارد. همکاریای که اشاره کردید میتواند به صورت جمعی یا فردی باشد و هدف اصلی آن جذب همکاری برای جذب فرد یا گروهی به حل مشکلات اجتماعی یا کمک به حل بخشی از آنها بکند. طبیعتا سابقه کارهای فردی خیلی قدیمیتر از کارهای اجتماعیست.
برای پیدا کردن ریشه کارهای خیر میشود به عمق تاریخ رفت و لااقل من هیچ مبنایی پیدا نکردم تا اشاره کنم که از چه زمانی کارهای خیر جمعی شروع شده است اما زمانی که بشر نیاز پیدا کرد که همکاری جمعی را طلب کند، برای رسیدن به اهدافش دست به سازمانسازی و نهادسازی زد و طبیعتا این احساس به وجود آمد که کارهای خیریه را هم میتواند انجام دهد؛ بنابراین در دنیای پیچیده امروز ما بیشتر این کارها به همت جمع تحقق پیدا میکند و بنابراین میشود این را یک تحول جدی در یک نیت قدیمی دید که در تمام مکاتب فکری و فلسفی هم اگر به صورت توصیه نیامده باشد حداقل فعالیتی بوده که کسی آن را نفی نکرده است.
طبیعتا توصیه به این است که توانگران دست ناتوانان را بگیرند. دامنه اینها شاید در گذشته محدود به کمک به فقرا و تامین معیشت ایشان بوده اما به مرور با گسترش فعالیتها و معضلات بیشمار اجتماعی دامنه فعالیت این موسسات و نهادها گسترش پیدا کرده و خوشبختانه به جایی رسیده که از دل آن خیریههای فراوانی در دنیا و کشور عزیزمان ایجاد شود. یکی از این نهادها دارالاکرام است که غیر از انجام کارهای خیریه، فرهنگ پیوستن به همکاریهای اجتماعی و جمعی را به جامعه ارائه میکند. این فرهنگ بسیار موثر است چون من افرادی را میشناسم که میخواهند کمک کنند اما یا راهش را نمیدانند یا اعتماد ندارند؛ بنابراین این سلسله برنامهها برای نشان دادن راه، توضیح خیریهها و تقسیمبندیهای موجود در خیریهها و نیز اعتمادسازی خیلی خوب است. وقتی خیریهای میتواند از حمایت دهها یا صدها هزار فرد بر حسب یا موقعیت یا یک ماموریت بلندمدت جلب اعتماد کند، میتواند پشتوانهای هم باشد برای کسانی که چنین ساز و کارهایی را نمیشناسند. در کردستان هم به تبع سراسر ایران یا جهان بر حسب نیازهای محلی یا مکانی یا تجارب فردی، شروع به این فعالیتها یا به صورت فردی یا نهادسازی کردهاند.
با این پیش فرض که معمولا کسی که مراجعه میکند حتما نیازمند است و حتما هم در جامعه کسانی هستند که مراجعه نمیکنند اما نیازهایی دارند باید ما به دنبال این افراد برویم. یکی از کارهای ارزشمندی که در سالهای اخیر شروع شده این است که توانگران به دنبال یافتن نیازمندان میروند که فرهنگ بسیار خوبی است. بچههای خیابانی یا زنان سرپرست خانوار یا مریضهایی که از تامین هزینه درمان برنمیآیند را شناسایی میکنند و نیز برای بیمارانی که نمیدانند به کدام پزشک مراجعه کنند و چگونه هزینههای خود را به مشارکت بگذارند انجمنهای خیریه متعدد تاسیس میکنند. اعلام برنامههای خیریهها تحول بسیار بسیار بزرگیست که در سالهای اخیر اتفاق افتاده و کمک بسیاری کرده تا توانگران و خیرین به دنبال نیازمندان بروند.
یکی دیگر از ویژگیهای کارهای خیر پیوند ناگسستنی آنها با خدمات بشردوستانه است و دامنه آن منحصر به انسانها نیست و ابعاد فراتری هم وجود دارد مثلا گاهی کار خیر برای ساخت محیط زندگی سالمتر است و نمونههای آن خیرینی هستند که در حوزههای محیط زیست یا تنوع زیستی کار میکنند. این گروهها در واقع به نوعی بحثهای بشردوستانه را ادامه میدهند. منشا فعل همه کسانی که دل در گرو و قدم در راه خیر دارند دو چیز است: یکی غریزه و بینش فردی و دیگری آموزشهای اجتماعی و تجربیست و وقتی این دو مقوله با هم ترکیب میشوند همتی شکل میگیرد. البته میدانیم که برخی از این کارها فردی و خانوادگیست که در دنیای امروز معمولا دامنهشان محدود است و به دلیل محدودیتی که در پشتیبانی از این مجموعهها وجود دارد به تمام سطوح و اهداف متفاوت گسترش پیدا کرده است.
کردستان هم بخشی از این کارها را به جدیت پیگیری میکند. پیشینه فعالیتهای خیر در کردستان تا جایی که من یادم است و از بزرگان خود شنیدهام و خودم نیز شاهد آن بودهام در دهههای قبل، بیش از 70-60 سال پیش، افراد خیری یا خودخواسته یا به خواست اجتماعی محل وثوق مردم قرار گرفتهاند یعنی به اعتبار شخصی و اجتماعی محل مراجعه و وثوق مردم بودهاند به همین دلیل افراد نیز امکاناتی در اختیار اینها گذاشتهاند تا آن را در اختیار مردم قرار بدهند و بتوانند هماهنگکننده این کمکها و امین مردم باشند. مثلا در کردستان در سدهی اخیر مرحوم شیخ محمد معدوق کسی بوده که محل وثوق مردم بوده است و خیریهای عرفی درست کرده است و کسانی که میخواستند کمک کنند به ایشان مراجعه کردهاند. یا مرحوم استاد حمدی که دبیر دبیرستانها بودند خیریهای درست کردهاند و الان خیریههای نهادسازی شدهی شهر سنندج هم خیریهای به اسم ایشان دایر کردهاند. افراد دیگری هم هستند که شاید جوان بودند و پیشینه اجتماعی نداشتند اما وارد کارهای خیریه شدند و نامآور شدند و خودشان اعتماد ایجاد کردند.
خاطرم هست که زمان جنگ در حالی که کل بحثهای موجود در کردستان با هدف جنگ و پیروزی در جنگ بود خیریهها هم به همت افراد ایجاد میشدند؛ مثلا دوستی داشتم که اخیرا قربانی موج کرونا شد برای زندانیان در اوایل دهه 60 انجمن خیریه تشکیل داد و بدون اینکه ثبت شود خود را در این کانون قرار داد تا به واسطه این نهاد کسانی که به دلیل بدهکاری یا اعتیاد زندانی شده بودند بتوانند نجات پیدا کنند. یکی از کارهایی که انجام داد این بود که به شمال (انزلی و رشت) رفت و دو سه قایق از خیرین آنجا گرفت و در سد وحدت سنندج برای تفریح راه انداخت و از پولی که به دست میآورد به دیگران کمک میکرد و برای آزادی زندانیان وام میگرفت و ضامن میشد اما چون متاسفانه برخی از افراد به علت اعتیاد به کارآفرینیای که هدف ایشان بود نتوانستند برگردند ایشان خیلی ضرر کردند اما همچنان تا لحظات پایان عمرشان فعالیت کردند. ایشان بنیانگذار انجمن دیالیز کردستان بود. خودشان به تهران آمدند و با پزشکان تهران تماس گرفتند و از خیرین تهران دستگاه دیالیز گرفتند و به بیمارستان سنندج در مریوان بردند و بدون اینکه پزشک باشند دانش خود را به قدری بالا بردند که درد و مشکلات این افراد را حس میکردند و در حوزههای اعتیاد و ایدز فعالیتهای بسیاری کردند و کمکهای خیرین را برای این گروهها جمع کردند. مرحوم دکتر مسعود حاج رسولی نیز یکی از کسانی است که در حوزه مبارزه با اعتیاد مشهور است و در بیست سال اخیر در اسلامشهر کرج این فعالیتها را ادامه داد. مواردی که اشاره کردم بیشتر پتانسیلهای فردی بودند اما الان که نهادسازیها انجام شده خود نهادها دنبال آدمهای تاثیرگذار میگردند و از آنها میخواهند که عضو هیات مدیره شوند.
انجمنهای تخصصی حمایت از بیماران ام اس، سرطانی، کلیوی، دیابتی، هموفیلی و حتی جذامی داریم.
مجری: ممکن است که با نیت خیر بخواهیم کمک کنیم اما نوع نگاهمان تمیز و شسته و رفته نباشد. ما در نشستهای خیر و خرد دارالاکرام خیلی بر این موضوع تاکید کردهایم که در کمکها باید کرامت انسانی را حفظ کنیم و نباید با حالت بدی کمک کنیم. شما به موارد بسیار زیادی اشاره کردید که جای بحث طولانی و عمیقی دارد. شما به عدالت اجتماعی اشاره کردید. چقدر این موضوع در جامعه ما و در کردستان و خیریهها رعایت میشود؟ اگر خیریهها وظیفهی توانمند ساختن و آگاهیرسانی دارند، پس دولت کجای قضیه قرار دارد؟
تامین عدالت اجتماعی و گسترش آن اساسا وظیفه دولت است. دولت وظیفه دارد رفاه و تامین اجتماعی را برای همه فراهم کند و همه را پوشش دهد. در جاهایی که این امر یا ضعیف است یا به چشم نمیآید و یا در موقعیتهای بحرانی که دولت اهداف یا گرفتاریهای دیگری دارد و ممکن است امور خیر مقداری مغفول مانده باشد چهرهی افراد خیر و انجیا ها برجسته میشود. برجستگی انجیا ها و تلاش برای تاسیس آن در ایران بیشتر برای این است خیرین فکر میکنند غفلتی صورت گرفته است. مثلا من تا 5-6 سال پیش نمیدانستم کمیته امداد در کردستان چه میکند اما در چند سال اخیر متوجه شدم که خیلی فعال است و با خیرین هم همکاری میکند. در موارد عدیدهای از من خواسته شده که به فعالیتی کمک کنم و یا من از آنها خواستهام کمک کنند و حاصل این همکاریها نتیجهبخش بوده است. من تازه متوجه شدهام که دانشی را نداشتم و الان این را دارم البته این هم قائم به شخص است و بستگی دارد که چه کسی در راس قرار بگیرد. نقش دولت نقش بنیادینیست اما به این معنا نیست که اگر دولت کار نکرد کسانی که توانمند هستند دست از این کار بشویند؛ چون در بسیاری از کشورهای دیگر که دولت هم وظایف خود را انجام میدهد نیز شما خیر دارید کسی مثل بیل گیتس درصد بسیار بسیار بالایی از درآمدش را وقف خیریهها میکند و سهم پسرش را کم میکند و میگوید تو کار خودت را بکن یا سلبریتیها و افراد توانمند خیلی از این کارها انجام میدهند در ایران البته تعداد کسانی که دوست دارند گمنام بمانند خیلی بیشتر از سلبریتیهاست. افرادی را میشناسم که میخواهند آثار معنوی کارشان را ببینند نه آثار مادیشان را.
مجری: از عدم اعتماد گفتید. آیا نباید خیریهها خودشان مردم را از فعالیتهایشان آگاه کنند؟ شاید هم نباید خیریهها از خودشان تبلیغ بکنند و این وظیفهی سایر نهادهاست.
خیریهها باید خود را معرفی کنند تا دیگران آنها را بشناسند. خیریهها باید مردم را هدایت کنند. برخی افراد به صورت مقطعی کمک میکنند یعنی پولی به صورت ارث یا در یک اتفاقی به دستشان رسیده است و درصدی از آن را به کار خیر اختصاص میدهند.
بعضی کارهای خیریه در ایران ثابت هستند مثل انجمنهای هدفدار یا کسانی که برای خودشان ماموریت و چشمانداز تعریف میکنند. بعضیها هم کمپینی عمل میکنند هنگام وقوع زلزلهها، سیلها، پاندمیها، هزینههای درمان و قصاص. در چنین مواردی که در لحظه اتفاقی میافتد و نیاز به ایجاد کمپین است افراد خیر و خوشنام شاخص شماره تعیین میکنند و در کمتر از 48 ساعت کمک جمع میشود.
در یکی از شهرستانها جوانی مرتکب قتل شده بود پدرش برای قصاص فشار آورده بود نه به معنی اینکه پولی بگیرد و در جیب خود بگذارد بلکه میخواست با پول قصاص به نام پسر کشته شدهاش مدرسهای در روستایی در آن شهر بسازد. من روزهای آخر در جریان قرار گرفتم و تماس گرفتم و به آن پدر گفتم به خاطر یک هدف مقدس که نباید جان یک جوان گرفته شود. شما اگر میخواهی مدرسهای به نام پسرت ساخته شود میتوانیم این کار را انجام دهیم ولی با کمی وقف زمان و بعد با دادستان شهر او و معاون فرماندار صحبت کردیم و بعد از چند روز یکی از مدارس در حال بهرهبرداری را با 400 میلیون پول به نام پسر ایشان زدیم. بنابریان اینها قطعا نیاز به اطلاعرسانی دارد و اگر این هماهنگی بشود میتوان خیلی از معادلات را راحتتر حل کرد؛ یعنی از طریق دیالوگ یا پیدا کردن راههای دیگر. هدف صرفا دادن پول نیست.
یکی از کارها برای ایجاد وثوق در خیریهها این است که اگر کسی قرار است برای درمانی پرهزینه به بیمارستان برود بلافاصله شماره حساب بیمارستان و میزان نیاز و سقف لازم را اعلام میکنیم تا بدون واسطه پول واریز شود و در آن صورت اگر برای درمان بیمار پول کم آمد در واپسین لحظات کاری انجام میدهیم اگر هم اضافه آمد این پول را به حساب ان جی او برمیگردانیم تا به عنوان پیشپرداخت در موارد دیگر صرف شود که این امر اعتماد ایجاد میکند.
به شیوههای مختلف میشود اعتمادسازی کرد. ما برای دانشجویانی که پول پرداخت میکنیم شماره حساب دانشگاه را میدهیم و طرف خیالش راحت است که از یک دانشجو حمایت میکند و کار خیری انجام میدهد.
یکی از معضلات بزرگ در کردستان و استانهای غربی کشور بعد از جنگ معضلات بازماندگان جنگ و قربانیان مین است. از سال 82 آمار حاکی از وجود 70 قربانی منتهی به مرگ یا معلولیت بود که با توجه به فعالیتها آمار الان خیلی کم شده است. موسسه روژیان سنندج بخشی از فعالیتش را به مسئله و معضلات مین اختصاص داده است. مدیرعامل این موسسه به تهران میآید و با پزشکان و بیمارستانها صحبت میکند و این افراد را تحت پوشش قرار میدهند.
مجری: نیت اگر خیر باشد خیلی زود هم به سرانجام میرسد و اینکه خیریهها بعضی وقتها باید شفافسازی داشته باشند تا کسانی که میخواهند کمک کنند دلیلی برای این کار داشته باشند. آیا میتوانید یک آمار عددی از سازمانهای خیریه مردمنهاد یا انجیا هایی ارائه بدهید که در کردستان که در حوزههای کودکان، محیط زیست و زنان فعال هستند.
به صورت تفکیکشده خیر اما 123 خیریه در کردستان ثبت شده که برخی از اینها فعال نیستند یا انگیزه فعالیت آنها خیلی هواخواه پیدا نکرده یا اتفاقی نبوده که توجه مردم را جلب کند یا اینکه پروپاگاندایی که برایش صورت گرفته مثبت نبوده است.
خیریهها باید روی حساسیتهای مردم کار کنند. نیاز به جامعهشناسی است که بدانید مردم منطقهای که در آن کار میکنید در مقابل چه چیزی حساس هستند مثلا در استانهای غربی روی موضوع مین و تلفات آن حساسیت ایجاد شده و عدهای به دنبال این هستند که کولبرها را شاغل کنند حالا ممکن است این حساسیت در سیستان و بلوچستان یا خراسان به گونهای دیگری باشد. نیاز به جامعهشناسی اجتماعی وجود دارد تا خیرین بدانند چگونه میشود این کارها را کرد. در یک جامعه مذهبی کافیست فعالیت خیریه را زیر فعالیت مسجد بگنجانید یا نام مقدس برایش انتخاب کنید. در سالهای اخیر جنگلهای زاگرس دچار آتشسوزیهای شدید شده و انجیا های محیط زیستی روی آن کار میکنند.
مثلا بعد از اینکه درخت بلوط از بین رفت، بچهها تخم بلوط را پیدا و آن را آبیاری میکنند تا مجددا رشد کند. اتفاقات مقطعی و سوانحی که پیش میآید مردم را به سمت کمک و انجام کار خیر تحریک می کند.
در خانهی امن بیش از 250 زن بیپناه تحت پوشش قرار گرفتهاند هم از لحاظ آموزشی هم از لحاظ کارآفرینی و نگهداری و جای امن.
موسسه دارالاحسان با پنج مرکز نگهداری برای کودکان دختر و پسر و کودکان نابینا سابقه طولانی در امور خیر دارد.
ممر درامد برای این خیریهها کم کم ایجاد شده است. هر خیریهای که توانسته باشد اعتماد ایجاد کند راهش را نیز پیدا میکند.
مجری: خیریهها اگر زمانسنجی درست داشته باشند میتوانند خیلی خوب و با سرعت بالا کارشان را در جامعه انجام دهند. آیا خیریههایی که در سطح ملی کار میکنند در کردستان هم میتوانند موفق باشند؟
بله اما این مانع از این نمیشود که خیریههای ملی یا بینالمللی کار درست نکنند.
در مناطق محروم حتما مدرسه یا نهادی فرهنگی به نام دکتر مصلینژاد میبینید و این یک کار ملی در حمایت از مدرسهسازان است. بالای 400 مدرسه بر اثر فعالیت مدرسهسازان در کردستان ساخته شده که از نقاط مختلف کشور در ساخت این مدارس مشارکت کردهاند.
در دهه 70 یک خانم و آقای اصفهانی در مهاباد سه مدرسه ساخته بودند که در سفر خود بر حسب تصادف با دختری مواجه شده بودند که در راه مدرسه از روستایی به روستای دیگر ربوده شده بوده و این موضوع باعث شد در این سفر تفریحی زمین خریدند و مدرسه ساختند.
یک بابر مدیر مدرسهای در یک منطقه صعبالعبور دعوتم کرد که برای بازدید بروم. یک دختر جوان تجریشی مدرسهای ساخته بود و نامش روی مدرسه گذاشته شده بود.اینها بحثهای ملی است که خیرین با رویکرد خاص به مناطق محروم انجام میدهند، مناطقی که در حاشیه توجه دولت قرار گرفتهاند.
مناطق غیربرخوردار یعنی مناطقی که کمتر برخوردارند و کمتر مورد توجه دولت قرار گرفتهاند. الان در انجیا های ملی به مناطق کمبرخوردار توجه شده است.
شهر ما وارد شبکه شهرهای خلاق یونسکو در حوزه موسیقی شده و این قضیه محوری برای توسعه شهر و استان شده است و در این فرایند عدهای از خیرین با من تماس گرفتند که یک خیریه بینالمللی به نام مادران علیه فقر به نام مرد که نوه یکی از خیرین در سقوط هواپیمای یاسوج از بین رفته است و مادربزرگ این فرد به خاطر نام این بچه میخواهد یک آکادمی موسیقی برای کمک به بچههای بیبضاعتی درست کند که عاشق موسیقی هستند اما امکان هزینه کردن برای موسیقی را ندارند. الان زمین این کار از طرف شهرداری و شورای شهر اختصاص داده شده و امکانسازی انجام شده و امیدوارم تا چند هفته دیگر کلنگ آن زده بشود و خود این خیریه ملی و بینالمللی پشت کار ایستاده است.
در مناطق کمبرخوردار گردش مالی به لحاظ اقتصادی کم است. وقتی گردش مالی کم باشد، افراد کمتر برخوردار میشوند.
مجری: حضور خیریهها و افراد خیر در هر منطقهای میتواند باعث توسعه و آبادانی آن شهر شود. آیا در کردستان انجام امور خیریه با مشارکت اهل شیعه و سنی انجام میشود؟
صادقانه عرض میکنم، در کردستان چیزی به نام شیعه و سنی اصلا وجود ندارد و و این زندگی مسالمتآمیز اختلافات را به پایینترین سطح رسانده است.
مجری: نقش زنان کردستان را در امور خیر و سازمانهای مردمنهاد چگونه ارزیابی میکنید؟
حسی هست که انسان را تشویق به انجام کار خیر میکند و این حس در خانمها قویتر است و بانوان زمان بیشتری را میتوانند به کار خیر اختصاص دهند. گاهی مرد فقط مسئولیت تامین خانواده را دارد؛ مثلا در برخی مناطق کشاورزی کردستان، زنان دوازده ماه سال را کار میکنند اما مردان ماههای کمتری از سال را کار میکنند. مدیرعامل خیلی از انجیاو ها در کردستان بانوان هستند. حس مادرانه زنان به فعالتر بودن آنها کمک کرده است.
مجری: آیا سازمانهای مردمنهاد برای کولبران فکری کردهاند؟ چارهای اندیشیدهاند؟ اقداماتی صورت دادهاند؟
عرض کردم اخیرا کسانی پیدا شدهاند و موسساتی برای حمایت از کولبران تاسیس کرده اند فکری در زمینه کارآفرینی و جایگزینی برایشان انجام شده است.
به این موضوع فکر شده اما تا به سرانجام برسد طول میکشد. آنهایی که فعالند و آگاهی نسبی دارند نمیخواهند کولبری را ذیل خیریه به شمار بیاورند برای اینکه اکثر کولبرها مردمی هستند که پتانسیل کار کردن دارند درحالیکه کاری برای آنها وجود ندارد. باید سرمایهگذاری شود تا از حوزهی کار کولبری که بسیار طاقتفرسا و خطرناک است وارد حوزه فعالیتی شود که مناسب باشد. نابسامانی در عدم توزیع صحیح ثروت در ایران موجب پدید آمدن کولبران میشود.
نکته دیگر در مورد کرامت این است که در شهرستان یا دستکم در کردستان ندیدهایم کسی به خیابان برود و به مردم بگوید بیا و به خیریه کمک کن چون اعتماد ایجاد نمیشود، اما این موضوع در تهران بیشتر دیده میشود و کرامت افراد تحت پوشش را زیر سوال میبرد اما از طریق بوروشورها میشود اطلاعرسانی کرد تا کرامت موسسه، خیرین و بهرهبرداران این موسسات زیر سوال نرود.
مجری: کردستان در مبارزه با دخانیات و شکار حیوانات رتبه بالایی دارد در این باره توضیح دهید.
الان من خیریه خاصی که درگیر این دو موضوع باشد در ذهن ندارم اما این اتفاق به وسیله افراد و تیزرها و کلیپهای تبلیغاتی در فضای مجازی دیده میشود که در حال رخ دادن است مثلا شاهدیم که کودکی در سالگرد تولدش پرندهای را آزاد میکند یا چند سال پیش در همدان عدهای با سوزاندن تفنگها با شکار کبک مبارزه کردند. اتفاقا فیلم هم در این زمینه ساخته شد.
انجمن بسیار فعالی به نام «چیا سبز مریوان» با چنگ و دندان از دریاچه زریبار مریوان و جنگلها محافظت میکند. سه چهار نفر از اعضای این انجمن جانشان را برای خاموش کردن آتش جنگلهای زیبار گذاشتند که هر ساله از آنها تقدیر میشود، اما متاسفانه چنین فعالیتهایی از پشتیبانی دولتی برخوردار نیستند.
مجری: خیرین که حتما نباید وجه نقدی را پرداخت کنند. شاید اگر در انجام یک سری از حرکات که باعث میشود سطح دانش و آگاهی یک جامعه بالا برود و حرکات خیریه هدایت شود و در مسیر درست قرار بگیرد دخیل باشند و مشارکت کنند هم کار خیر به حساب بیاید. حتما که نباید در قالب یک موسسه خیریه باشد.
کاملا درست است و ما نمونههای برجستهای در کردستان داریم که بخشی از یک بیمارستان را ساختهاند مثلا همسر مرحوم دکتر شعاع مجموعهای را در کنار بیمارستان بعثت سنندج ساخته است یا در داخل بیمارستان توحید برای بیمارانی که مسافر هستند اقامتگاه ساختند.
اگر گردش مالی استان بالا برود، ما در این زمینهها رتبه خوبی کسب میکنیم، اما دست ما کوتاه و خرما بر نخیل… و شاهدیم که حتی خیلیها برای تامین معیشت به کولبری میپردازند و قربانی سقوط از کوه یا تیراندازی میشوند.
مجری: ما ایرانیها به اتحاد و مهرورزی معروف هستیم. اگر خاطره یا نمونهای از همبستگی و اتحاد کوردهای مقیم تهران و یا خارج از ایران دارید بگویید.
بله. قطعا در انجیاوهای 22 ساله تهران از افراد جلب حمایت میکنیم. یک نمونه از این انجیاوها انجمن تخصصی حمایت از بیماران اماس سنندج است که بنیانگذار آن مهندس وطندوست از کوردهای مقیم تهران بود که متاسفانه خیلی زود هم رفت. این اتحاد نه تنها در داخل حتی در خارج هم هست و خیلی از حامیان انجیاوهای نامدار کردستان از خارج تماس میگیرند و درخواست همکاری دارند.
مجری: هر جامعهای اگر قرار هست پیشرفت داشته باشد و مردمانش در آسایش و راحتی باشند باید همه باهم و نه فقط کسانی که در خیریه هستند باید همه با هم حمایت کنند و همبستگی داشته باشند. فرقی ندارد در کدام استان باشیم، باید در همه حال در کنار هم باشیم.
خبر برگزاری دهمین نشست خیر و خرد در خبرگزاریهای زیر منتشر شده است:
صوت کامل دهمین نشست خیر و خرد:
ویدئوی کامل دهمین نشست خیر و خرد: